شگرد دختر جوان در اغفال مردان پولدار

دختر جواني كه پس از اغفال مردان ثروتمند و خوراندن داروي خواب آور به آنها، با همدستي دو مرد اموال طعمه هايش را به سرقت مي برد، در چنگ پليس گرفتار شد.
به گزارش خبرنگار ما روز 22 آبان ماه امسال مردي 62ساله به نام حسن با مراجعه به كلانتري 120 سيدخندان از دختر جواني به اتهام سرقت اموال خانه اش شكايت كرد.
حسن در توضيح ماجرا به ماموران گفت؛ من در خيابان با دختر جواني به نام سحر آشنا شدم كه مي گفت در يك شركت هواپيمايي كار مي كند. من سحر را سوار ماشين كردم و چند ساعتي با هم بوديم. دست آخر هم آدرس خانه مرا گرفت تا روز بعد سري به من بزند. روز بعد به خانه ام آمد و يك ساعتي پيش من بود اما گفت كاري دارد و بايد سريع برود. اما امروز- روز حادثه- ناگهان به خانه من آمد و گفت گرسنه است. او به آشپزخانه رفت تا نيمرو درست كند.
بعد از اينكه نيمرو آماده شد من به آشپزخانه رفتم و با اصرار وي يك لقمه خوردم. لحظاتي بعد سرم گيج رفت و به زمين افتادم. زماني به هوش آمدم كه همه اثاثيه گرانقيمت خانه ام از قبيل يك تابلو فرش، تلويزيون ال سي دي و حتي آيفون تصويري به سرقت رفته بود. وقتي به پاركينگ رفتم ديدم در حياط باز است و ماشينم را هم ربوده اند.
آغاز تحقيقات
با شكايت حسن، پرونده براي تحقيقات قضايي به دادسراي امورجنايي تهران فرستاده شده و سليماني - داديار جنايي - رسيدگي به شكايت مرد 62 ساله را آغاز كرد.
يك ماه بعد در حالي كه تحقيقات براي شناسايي متهمان از طريق چهره نگاري و انجام تحقيقات فني در محل سرقت ادامه داشت، مرد ديگري با مراجعه به پليس از سرقت اثاثيه منزلش با شيوه يي مشابه خبر داد. اين مرد كه در محدوده خيابان پاسداران ساكن است، مدعي شد سحر با ريختن طرح دوستي او را فريب داده و وارد خانه وي شده و پس از خوراندن داروي خواب آور به او، اثاثيه منزلش را ربوده است.
در حالي كه با طرح دومين شكايت چهره نگاري از متهم و بررسي آثار انگشت به جاي مانده در خانه دو شاكي نشان داد هر دو دزدي توسط يك باند صورت گرفته است و متهمان پرونده هيچ گونه سابقه كيفري كه راهگشاي ماموران باشد، ندارند، وجود گره هاي كور در اين پرونده توسط كارآگاهان را در انتظار نخستين خطاي متهمان در سرقت بعدي يا فروش كالاهاي مسروقه نگاه داشت.
هوشياري سومين طعمه
ساعت 2 بعدازظهر پنجشنبه 11 بهمن ماه پسر جواني با تماس با مركز فوريت هاي پليسي 110 ماموران را در جريان حضور دختر جواني در خانه اش قرار داد كه به زور وارد منزل او شده بود و آنجا را ترك نمي كرد. دقايقي بعد ماموران براي بررسي شكايت در محل حاضر شدند و شاكي و متهم را براي بازجويي به كلانتري محل انتقال دادند.
بهزاد در توضيح ماجرا به ماموران گفت؛ من با اين دختر جوان در خيابان آشنا شدم و با اصرار وي به خانه آمديم. او در خانه به من گفت كه گرسنه است و مي خواهد نيمرو درست كند.
من هم با توجه به اخبار روزنامه ها به وي مشكوك شدم و تصميم گرفتم پليس را در جريان قرار دهم.
در حالي كه دختر جوان مدعي بود با شاكي دوست است و همراه هم به خانه رفته اند اما تشابه زياد چهره وي با چهره نگاري موجود از سحر ماموران را بر آن داشت تا وي را براي تحقيقات بيشتر به پايگاه چهارم پليس آگاهي پايتخت انتقال دهند. با آغاز بازجويي از سحر وي ابتدا هرگونه ارتباط خود را با دو پرونده سرقت اثاث منزل در ماه هاي گذشته منكر شد.
در نهايت با شناسايي متهم توسط حسن نخستين شاكي پرونده وي لب به اعتراف گشود و گفت؛ چند روز پيش از اولين سرقت همراه با علي و رضا به يك رستوران رفته بوديم. در آنجا دو، سه مرد سن بالا را ديديم كه معلوم بود بسيار پولدار هستند.
همان موقع به سرمان زد با طرح نقشه يي از اين افراد سرقت كنيم تا نصيبي از پول زياد آنها ببريم. اولين فردي كه تن به تله ما داد حسن بود. من آن روز پس از به خواب رفتن اين مرد به رضا زنگ زدم و او با وانت به خانه حسن آمد و قسمت زيادي از اثاث را بار وانت او كرديم و چند تكه را هم به داخل پژو پارس خود حسن گذاشتيم و سه نفري از محل گريختيم.
خانه دومين نفر را هم به همين شيوه خالي كرديم اما در سومين سرقت لحظاتي پس از آنكه با ظرف محتوي نيمرو خواب آور از آشپزخانه به پذيرايي رفتم با تعلل بهزاد در خوردن نخستين لقمه خود را در چنگ ماموران گرفتار ديدم.
با اعتراف سحر مخفيگاه دو همدست وي به نام هاي رضا و علي نيز در جنوب تهران شناسايي شد و در عملياتي هماهنگ توسط كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران دستگير شدند. در حال حاضر تحقيقات كارآگاهان و داديار سليماني در خصوص ساير اتهامات احتمالي اين باند سرقت و محل اختفاي اموال مسروقه ادامه دارد.

دختر جواني كه پس از اغفال مردان ثروتمند و خوراندن داروي خواب آور به آنها، با همدستي دو مرد اموال طعمه هايش را به سرقت مي برد، در چنگ پليس گرفتار شد.
به گزارش خبرنگار ما روز 22 آبان ماه امسال مردي 62ساله به نام حسن با مراجعه به كلانتري 120 سيدخندان از دختر جواني به اتهام سرقت اموال خانه اش شكايت كرد.
حسن در توضيح ماجرا به ماموران گفت؛ من در خيابان با دختر جواني به نام سحر آشنا شدم كه مي گفت در يك شركت هواپيمايي كار مي كند. من سحر را سوار ماشين كردم و چند ساعتي با هم بوديم. دست آخر هم آدرس خانه مرا گرفت تا روز بعد سري به من بزند. روز بعد به خانه ام آمد و يك ساعتي پيش من بود اما گفت كاري دارد و بايد سريع برود. اما امروز- روز حادثه- ناگهان به خانه من آمد و گفت گرسنه است. او به آشپزخانه رفت تا نيمرو درست كند.
بعد از اينكه نيمرو آماده شد من به آشپزخانه رفتم و با اصرار وي يك لقمه خوردم. لحظاتي بعد سرم گيج رفت و به زمين افتادم. زماني به هوش آمدم كه همه اثاثيه گرانقيمت خانه ام از قبيل يك تابلو فرش، تلويزيون ال سي دي و حتي آيفون تصويري به سرقت رفته بود. وقتي به پاركينگ رفتم ديدم در حياط باز است و ماشينم را هم ربوده اند.
آغاز تحقيقات
با شكايت حسن، پرونده براي تحقيقات قضايي به دادسراي امورجنايي تهران فرستاده شده و سليماني - داديار جنايي - رسيدگي به شكايت مرد 62 ساله را آغاز كرد.
يك ماه بعد در حالي كه تحقيقات براي شناسايي متهمان از طريق چهره نگاري و انجام تحقيقات فني در محل سرقت ادامه داشت، مرد ديگري با مراجعه به پليس از سرقت اثاثيه منزلش با شيوه يي مشابه خبر داد. اين مرد كه در محدوده خيابان پاسداران ساكن است، مدعي شد سحر با ريختن طرح دوستي او را فريب داده و وارد خانه وي شده و پس از خوراندن داروي خواب آور به او، اثاثيه منزلش را ربوده است.
در حالي كه با طرح دومين شكايت چهره نگاري از متهم و بررسي آثار انگشت به جاي مانده در خانه دو شاكي نشان داد هر دو دزدي توسط يك باند صورت گرفته است و متهمان پرونده هيچ گونه سابقه كيفري كه راهگشاي ماموران باشد، ندارند، وجود گره هاي كور در اين پرونده توسط كارآگاهان را در انتظار نخستين خطاي متهمان در سرقت بعدي يا فروش كالاهاي مسروقه نگاه داشت.
هوشياري سومين طعمه
ساعت 2 بعدازظهر پنجشنبه 11 بهمن ماه پسر جواني با تماس با مركز فوريت هاي پليسي 110 ماموران را در جريان حضور دختر جواني در خانه اش قرار داد كه به زور وارد منزل او شده بود و آنجا را ترك نمي كرد. دقايقي بعد ماموران براي بررسي شكايت در محل حاضر شدند و شاكي و متهم را براي بازجويي به كلانتري محل انتقال دادند.
بهزاد در توضيح ماجرا به ماموران گفت؛ من با اين دختر جوان در خيابان آشنا شدم و با اصرار وي به خانه آمديم. او در خانه به من گفت كه گرسنه است و مي خواهد نيمرو درست كند.
من هم با توجه به اخبار روزنامه ها به وي مشكوك شدم و تصميم گرفتم پليس را در جريان قرار دهم.
در حالي كه دختر جوان مدعي بود با شاكي دوست است و همراه هم به خانه رفته اند اما تشابه زياد چهره وي با چهره نگاري موجود از سحر ماموران را بر آن داشت تا وي را براي تحقيقات بيشتر به پايگاه چهارم پليس آگاهي پايتخت انتقال دهند. با آغاز بازجويي از سحر وي ابتدا هرگونه ارتباط خود را با دو پرونده سرقت اثاث منزل در ماه هاي گذشته منكر شد.
در نهايت با شناسايي متهم توسط حسن نخستين شاكي پرونده وي لب به اعتراف گشود و گفت؛ چند روز پيش از اولين سرقت همراه با علي و رضا به يك رستوران رفته بوديم. در آنجا دو، سه مرد سن بالا را ديديم كه معلوم بود بسيار پولدار هستند.
همان موقع به سرمان زد با طرح نقشه يي از اين افراد سرقت كنيم تا نصيبي از پول زياد آنها ببريم. اولين فردي كه تن به تله ما داد حسن بود. من آن روز پس از به خواب رفتن اين مرد به رضا زنگ زدم و او با وانت به خانه حسن آمد و قسمت زيادي از اثاث را بار وانت او كرديم و چند تكه را هم به داخل پژو پارس خود حسن گذاشتيم و سه نفري از محل گريختيم.
خانه دومين نفر را هم به همين شيوه خالي كرديم اما در سومين سرقت لحظاتي پس از آنكه با ظرف محتوي نيمرو خواب آور از آشپزخانه به پذيرايي رفتم با تعلل بهزاد در خوردن نخستين لقمه خود را در چنگ ماموران گرفتار ديدم.
با اعتراف سحر مخفيگاه دو همدست وي به نام هاي رضا و علي نيز در جنوب تهران شناسايي شد و در عملياتي هماهنگ توسط كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران دستگير شدند. در حال حاضر تحقيقات كارآگاهان و داديار سليماني در خصوص ساير اتهامات احتمالي اين باند سرقت و محل اختفاي اموال مسروقه ادامه دارد.