Announcement

Collapse
No announcement yet.

Siavash Ghomeishi

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • Siavash Ghomeishi

    Siavash,ahangsaz va yeki az khanandehayeh bozorge keshvaremun.delam nayumad azash inja topic nazaram. text keh amadeh kardeh budam english bud,didam dorost dar nemiad chon ehtiaj dashtam barayeh goftan az siavash,az ahangash estefadeh konam va hamunjur keh midunin nemisheh ino ba english tozih dad.in text persian ro ba komakeh yeki az dusam keh tuyeh club fan siavash hast dorost kardim.omid varam keh khoshetun biad.

    Khodeh siavash migeh : My primary inspiration comes from nature. Trees, birds, clouds, and rainy weather get my creative juices flowing. I am drawn to green spaces and lakes where I can listen to music and relax. Since I was eleven, I've felt like composing music that would fake me away. I play them melodies floating within me, my own inner music".
    Last edited by Rasputin; 11-19-2005, 04:50 AM.

  • #2
    سیاوش قمیشی در ۲۱ خرداد سال ۱۳۲۴در قمیش(محلی در دزفول) به دنیاآمد

    همین اول بگم که پارسال سیاوش تولدش به تنهایی جشن گرفت...علتش هم مشغله کاری(آلبوم ابی شب نیلوفری...و آلبوم خودش بی سرزمین تر باد...)و به قول خودش:

    "... و خسته از روزگار..."



    از تولد امسال هم متآسفانه خبری چندانی ندارم...

    سیاوش سه برادر و يک خواهر با نامهای سيروس ، سيامک ، سيمين داره که سياوش از همه کوچکتره...

    ۸ ماهه بود که به تهران آمد(یعنی آورده شد) ، از ۸ ماهگی تا ۱۴ سالگی در يوسف آباد تهران بود .

    ماجرای خریدن اول گیتار سیاوش هم شنیدنیه:

    "يک گيتاری توی ويترين يک کفش فروشی( مغازه کفش فروشی هاليوود در تهران) به عنوان دکور آويزان بود و من به پدرم هی می گفتم که اين رو می خواهم ، تا بالاخره شب تولدم اين گيتار به دستم رسيد و بلد هم نبودم که چه جوری کوکش کنم! فقط يک مقداری هر سيم رو انقدر سفت می کردم که صدايی ازش در بياد. تا بعد ها يک گيتاريستی آمد و به من گفت که اين کوکت غلط است و برايم درستش کرد ... که فکر کنم ۱۱ سالگی من بود"



    * برادر و خواهر سیاوش در لندن بودند و درس می خوانند. به اصرار برادر بزرگتر سیاوش که از علاقه او به موسیقی با خبر بود ، در ۱۴سالگی به لندن رفت.که به قول خود سیاوش :

    " ۱۴ سالم هم نشده بود، سال دوم دبيرستان را تا نصفه خونده بودم که اومدم و غرق شدم در اين موسيقی ... در اونجا موسيقی اصلاً به طور کلی يک چيز درست و حسابی بود ، يعنی تلويزيون ها هفته ای چندين ساعت برنامه های موزيکال داشتند... مردم هم فکر و ذهنشون موسيقی بود و من هم خيلی لذت می بردم. "


    كار موسيقي را با زدن گيتار شروع كرده و در ۱۴ سالگي اولين آهنگ رسمي خود را با نام "ای قايقران به کجا می روی" براي ضياء ساخته است
    از دورانی که سیاوش تو لندن بود باز هم از زبون خود سیاوش:

    "من دو سال با برادر بزرگترم بودم ولی افکارمون زياد در آن زمان با هم جور در نمی آمد و دعوامون ميشد! يعنی سوا شديم و بعد من آنقدر شبها می رفتم کلوپ و انقدر به موزيکها گوش می دادم ، با بچه های ارکسترها دوست بودم! و چون خودم ساز می زدم و اونها می دونستن ، يکی از ارکسترهايی که گيتاريستشون مريض بود و خيلی وقت بود که قرار بود بره و جاش پيدا نمی کردن ، به من پيشنهاد دادن که يکی دو دفعه ای با هم کار کنيم و اين کار را کردم و خيلی هم جالب بود براشون و من از همون زمانها با اين ارکستر که اسمش Winger برای سه سال کار کردم و بعد از اون اسمش شد Insects برای چهار سال ديگه ...

    بعد از اون ديگه ارکستر خودم رو داشتم ، همه انگليسی بودن و من فقط خواننده شون بودم و البته اون موقع گيتار می زدم و بعد ها کيبورد هم می زدم ، اون هم به اين خاطر بود که کيبورديست ارکسترمون رفت و يکی بايد جاش رو پر می کرد که من خودم کردم."



    * سیاوش تحصیلات خود رو تا مقطع فوق لیسانس در Royal Society of Arts (دانشگاه سلطنتی لندن)

    در رشته Jazz Classical به پایان برد ...

    در مورد اینکه چطور شد که آهنگسازی رو انتخاب کرد:

    " آهنگ سازی من رو انتخاب کرده ... تنوع زياد نبود و بايد اين رشته را انتخاب می کردی ، پيانو که ساز اجباريمان بود و بايد همه می زديم ، ساز انتخابی هم گيتار انتخاب کرده بودم"



    یک نکته جالب اینکه سیاوش دوست دارد تا او را يک آهنگساز بدانند تا يک خواننده...

    اولین آلبوم سیاوش عروسک شب هست

    آلبومی که به نوعی آلبومی فراموش شده هست...

    من هنوزم برام سوال چرا سیاوش چرا خودش این آلبوم رو جزء آلبوم های خودش قرار نداده..

    بیشتر ترانه های این آلبوم تو آلبوم های بعدی سیاوش باز خونی شده...

    یه نکته جالب اینکه یه ترانه سیاوش (پاییز) توی آلبوم دهاتی شادمهر بازخونی شده...

    وقتی دلت پاییز میشه

    باغ دلت گلریز میشه

    تصویر غم میشینه تو چشم سیاهت...



    همچنین میشه به آلبوم یارم کو که با شهره و فرامرز اصلانی خونده...اشاره کرد

    آهنگهايی که سياوش تو اين آلبوم خونده در آلبوم های ديگه سياوش قرار داره و اين آلبوم مجموعه ایی از چند آهنگ اين خواننده ها است که باز خونی شده...

    آهنگهای( کلید- مرمر - شنیدم) از شهره و (یارم کو - دل اسیره) از فرامرز اصلانی و(سراب - هدیه - سایه - کاش از اول) از سیاوش...

    *همچنین میشه به همکاری مشترک سیاوش با کوروش یغمایی در این سال ها نیز اشاره کنیم...

    البته این ارتباط به سالهای دورتری بر می گرده...

    " کورش يغمايی دوست زمان بچگی من بود و ما با هم خيلی خيلی زياد دوست بوديم. کلاس هفتم که من در ايران دبيرستان البرز می رفتم کورش دبيرستان هدف می رفت و ما با همديگه همون موقع می زديم و می خونديم. بعد ها هم من باز می رفتم و بر می گشتم..."



    بيست و پنج سالگی به ایران برگشت...

    تو این مدتی که سیاوش تو ایران برای بسیاری از خوانندگان اون دوران آهنگسازی کرد که از این موارد میشه به بتی اشاره کرد.خوانده ایی که در اون دوران بسیار محبوب بود...گفته میشه که بتی بعد از انقلاب دیگه به خوانندگی نپرداخت... ۳ ترانه از تنها آلبوم باقی مانده از او(غریبانه) رو سیاوش آهنگسازی کرده...



    در سال ۱۳۵۲دومین آلبومی که سیاوش به بازا عرضه کرد.آلبوم زیبای فرنگیس بود...

    این آلبوم هم مثه آلبوم عروسک شب به علت قدیمی بودن اطلاعات چندانی در مورد شاعر و تنظیم کننده در دست نیست...حتی کاور آلبوم را هم پیدا نکردم...

    اما از کاور سی-دی خواب بارون اینطور به نظر میاد که شاعر و تنظیم کننده آلبوم فرنگیس و خواب بارون بیژن سمندر و نوید نحوی باشند... اما

    ترانه ی پاییز که از خود سیاوشه و همچنین طلوع و خالی(دو دلی) که در آلبوم هوای خونه بازخوانی شده اند...ترانه فرنگیس هم از سعید دبیری...

    باز هم بیشتر ترانه های این آلبوم که در اون زمان خونده شدند زیاد در دسترس نیست...

    اما از این بین به نظر من و فکر میکنم خیلی های دیگه ترانه فرنگیس زیباترین و ماندگار ترین ترانه این آلبوم هستش...

    شب...

    شب که میشه تو کوچه غم اشک من میشه ستاره

    من... چشمامو به ابرا میدم

    آسمون بارون میباره

    می خونم آخ که دیگه فرنگیس عشق تو داغونم کرد

    به کی بگم که چشمات تو غصه زندونم کرد

    دلم شده دیوونه ...خدا خودش می دونه...
    این ترانه باعث شد حرفهای زیادی در مورد سیاوش زده بشه...

    من خودم از وقتی اولین بار این ترانه رو شنیدم تا الان هنوزم خیلی دوست دارم بدونم که این فرنگیس کیه که...

    عشقش سیاوش رو داغون کرده...

    یه جایی یه چیزی راجع به موضوع خوندم...من خودم که خیلی خندم گرفت یه چیزی شبیه جک بود نمی دونم شاید هم واقعیت داشته باشه...

    شما بخونید بگید نظر شما چیه؟

    ماجرا از این قرار بوده که سیاوش تو شالیزارهای شمال مشغول کشت برنج بوده (تا اینجاش که قبول کردنش سخته) گاه گاهی می زده زیر آواز...اونجا عاشق دختری به اسم فرنگیس میشه.وبعد از اینکه به خارج میره و از معشوقه اش جدا میشه به یاد او فرنگیس رو میخونه...



    حالا که از فرنگیس گفتیم بزارید یه نکته جالب در مورد زندگی شخصی سیاوش هم

    سیاوش تا حالا 4 بار ازدواج کرده که هر 4 بار به متارکه انجامیده...

    گفته میشد که ازدواج پنجم هم در راه...

    من خودم که اول این قضیه رو خوندم خیلی حالم گرفته شد...اما بعد که خوب فکر میکنم میبینم که موضوع چندان مبهمی هم نیست...

    ( یاد اون روزهایی که اینجا در مورد عشق واقعی حرف میزدیم بخیر...)



    آره شاید سیاوش عشق واقعی اش رو پیدا نکرده بود...



    هر رفیق راهی با من دو سه روزی همسفر بود

    ادعای هر رفاقت واسه من چه زود گذر بود

    هر کی با زمزمه عشق دو سه روزی عاشقم شد

    عشق اون باعث زجر همه دقایقم شد...



    همچنین در سال ۱۹۷۷ سِاوش قميشی؟ به همراه ، جميلی ،معينی, فرجاد گروه ربلس

    رو تشکیل دادند

    سیاوش در گروههای ربلس و استارس به دنبال اجرای موسیقی راک اند رول بود که در این مسیر بسیار موفق بود...



    سه چهار سال ایران موند ، انقلاب شد. از سال ۱۹۷۸ که ميشه بيست و پنج ، بيست و شش سال پيش به لس آنجلس رفت...



    سیاوش بعد از فرنگیس تا ۱۹ سال هیچ آلبومی به بازار نداد..خود سیاوش میگه:

    "تو اون سالها تکلیف مشخص نبود و ما نمی دونستیم چی کار باید بکنم...ولی بعد متوجه شدیم که حالا که هستیم باید کارهایی بکنیم..."

    Comment


    • #3

      Comment


      • #4
        اما ترانه به یادموندنی تاک..

        یه چیزی که توی تمامی آلبوم های سیاوش(به جز حکایت) نمود داره اینه که هیچ وقت یه آلبوم کاملآ شاد نیست یا فقط غم انگیز نیست...

        شاید سیاوش میخواد با این کار نشون بده که زندگی غم و شادی رو با هم داره...



        بزار آدما بدوند

        میشه بیهوده نپوسید

        میشه خورشید شد و تابید

        میشه آسمونو بوسید...

        سال۱۳۷۳پنجمین آلبوم سیاوش آلبوم خواب بارون منتشر شد ...



        ترانه های این آلبوم از بیژن صمندر(و همچنیت تار آهنگ از ماست که بر ماست) با تنظیم های زیبای نوید نحوی...

        ترانه های فرنگیس و غربت ترانه های بازخونی شده هستند...

        به نظر من ترانه ایی که تو این آلبوم خیلی آسه..ترانه از ماست که بر ماست هستش...

        وقتی این ترانه رو گوش دادم یاد جمالزاده افتادم(پدر داستان نویسی)...فکر کنم که کتابی به همین عنوان داشته باشه...



        حالا غم ما قد یه دریاست

        جایی که باید دل به دریا زد همین جاست

        نه کار ایناست... نه کار اوناست...

        ازین و اون نیست...از ماست که بر ماست

        ...



        و باز هم ترانه ای که درباره فراغ یار...فکر میکنم توی بیشتر آلبوم های سیاوش یه همچین تیپ ترانه ای باشه...ترانه پیوستگی...



        ای که بی تو این کویر خواب بارون میبینه

        وقتی نیستی غم دنیا توی قلبم میشینه

        ای که بی تو واسه من همه دنیا قفسه...



        سال ۱۳۷۳ قصه گل و تگرگ(۶ امین آلبوم) رو روانه بازار شد



        آلبومی به یاد ماندنی با ترانه هایی زیبایی از پاکسیما(چه دردسیت و غروب), بیژن سعیدی( فصل پاییزی) , دانش (فاصله) , ایرج جنتی عطایی (قصه گل و تگرگ) وترانه روز برفی از سیاوش...

        تنظیم ها از استیو مک کرام و آندرانیک...



        قصه من و غم تو... قصه گل وتگرگه

        ترس بی تو زنده بودن ترس لحظه های مرگه

        ای برای با تو بودن باید از بودن گذشتن

        ...

        کاش میشد چشام ببینند طرح اندام تو داره

        زنده میشه جون میگره پا توی اتاق میزاره...



        ترانه زیبای پاکسیما(چه دردیست) واقعآ غم انگیزه...

        چه دردیست در میان جمع بودن

        ولی در گوشه ایی تنها نشستن

        برای دیگران چون کوه بودن

        ولی در چشم خود آرام شکستن...



        اما ترانه فاصله که خیلی زیبا به صورت مناظره(روح پروین شاد...)حال یه عاشق رو در سوگ معشوقش بیان میکنه...خیلی سخته بمونی و نمونه...



        اینه که فاصله ها رو نمیشه با گریه پر کرد

        یکیمون بهار سر خوش یکیمون پاییز پر درد

        من میگم فاصله مرگه بین دستای تو تا من

        تو میگی زندگی اینه حاصل عشق تو با من...



        باز هم هنرمای سیاوش در عرصه سرودن شعر اینبار با ترانه روز برفی...



        تو چشام اشکی نموده

        تو دلم حرفی ندارم

        دیگه وقت رفتن سفر دور و درازه...



        سال متفاوتی برای سیاوش بود۱۳۷۴ سال

        این بار سیاوش بر خلاف گذشته این بار یه آلبوم بی کلام روانه بازار کرد...

        یا شهر خورشید...
        سال ۱۳۷۵سال انتشار آلبوم هوای خونه بود...



        ترانه های این آلبوم از ۷ شاعر مختلف هستش..

        هوای خانه(م.سپند)-طلوع (پدرام)-ترانه زیبای جزیره(سعید دبیری)-نامه (زویا زاکاریان)-پنجره(ناهید میر بهاء)-دودلی (سامان)

        در مورد سعید دبیری باید بگیم که ترانه سرای ترانه های فرنگیس و جزیره هستند و ساکن تهران...

        یه نکته خیلی جالب اینه که سیاوش فقط شعر های یه فرد خاصی رو نمی خونه ... هر شعر و ترانه ایی که به نظرش خوب باشه می خونه البته تغییراتی رو هم در مورد بعضی ترانه ها میده...اینه که حتی بعضی از ترانه هاش رو از کسانی می خونه که ساکن ایران هستند...



        ترانه های این آلبوم یه جوری پر از گله است...(طلوع)



        قد هزار تا پنجره تنهایی آواز می خونم

        دارم با کی حرف می زنم نمی دونم نمی دونم

        این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره

        کاش می تونستم بخونم قد هزارتا پنجره...



        یا ترانه هوای خونه...فکر میکنم این احساس تا به حال برای همه پیش اومده باشد...



        هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی

        از این زمانه دلم سیر می شود گاهی

        عقاب تیز پر دشت های استغنا

        اسیر پنجه تقدیر می شود گاهی

        ...

        مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز

        جوان ز حادثه ایی پیر می شود گاهی

        بگو اگر چه به جایی نمی رسد فریاد

        کلام حق دم شمشیر می شود گاهی...



        و ترانه زیبای ترانه جزیره...فکر می کنم که این قصه خود سعید دبیری باشه...یا شایدم همه کسانی که از وطن دورند...

        منم تنها ترین جزیره روی زمین

        تو می دونی درد منو غربت نشین

        جزیره ایی پابسته ام ...شده بن بست دنیای من

        ای رهگذر از بی کسی شده مسموم هوای من

        تو ندیدی چه غریب جزیره

        یه خاکه توی آب اسیره

        همیشه تو هراس مرگه

        که روزی زیر آب نمیره...

        ترانه دو دلی قصه خیلی از عشق های ایرونی خودمونه...که یه هو یکی می زنه زیرش..به خاطر



        من مثه شبای بی ستاره سرد وخالی ام

        خوب می ترسم جای عشق غصه رو یار تو بکنم

        تو مثه قصه پر از خاطره هستی

        نمیخوام منه بی نشون نشونه دارت بکنم ...







        و ترانه نامه...میشه گفت کلآ این آلبوم در فراغ وطن و عزیزانی که از ایران رفتندو ...

        ترانه نامه رو می شنوم نمی دونم چرا دلم برای بابای خودم تنگ میشه...برای کسانی که از اینجا رفتند برای ...

        با سلام خدمت بابا

        عرض کنم که غربت ما انقدرام بد نیست که میگن

        راضی ام الحمدا...



        سال۱۳۷۶...

        آلبومی میشه گفت تا حدی غم انگیز و بیراه نگفتیم اگه بگیم قصه غصه ها منتشر شد

        آلبوم قصه امیر که من جایی خوندم که این ترانه در اصل اسمش غصه امیر هست

        Comment


        • #5

          Comment


          • #6

            Comment


            • #7
              merci redwine jan

              Comment


              • #8
                Hey Redwine
                He got married for five times, with very young girl.
                She is 22 years old. She was with him on stage in Las vegas .

                Comment


                • #9
                  I forgatten to say,her name is Nazanin Maraashi.

                  Comment


                  • #10
                    Originally posted by Anonymous
                    Hey Redwine
                    He got married for five times, with very young girl.
                    She is 22 years old. She was with him on stage in Las vegas .
                    so what ? !

                    Comment


                    • #11
                      merci RW jan

                      Comment


                      • #12
                        I complited your report ,why you are angry with me.He has been very proud of it when he was talking about her with Amirghasemi.
                        What's wrong with you.

                        Comment


                        • #13
                          Originally posted by whitewine
                          She is 22 years old. She was with him on stage in Las vegas .
                          She's not 22, she's 26 yrs old.

                          And what's up w/ copying other ppl's username

                          Comment


                          • #14
                            Merci Red joon, etela'ate kameli bood

                            Comment


                            • #15
                              Just thought u might find this intresting if u already didnt know. The album "Taak" was produced or arranged by (as u already said) Dr Iman Foroutan with additional production from Rakhshan Foroutan. These brothers are also known as the (very popular but have been quiet for some years now...) ISHAN. Thats why the sound of this album is very different to all of Sivashes albums before and since. Anyway this was for those who didnt already know..

                              Comment

                              Working...
                              X