Maryam Heydarzadeh

[Rasputin]

نام: مريم

نام خانوادگي: حيدرزاده

سال تولد: Aban 29 1356

محل تولد: تهران

مريم حيدر زاده گر چه شاعر است، اما برخي از موفق ترين و محبوبترين ترانه هاي پاپ ايران طي دو سه سال گذشته بر اساس اشعار زيباي او ساخته و عرضه شده است. « مثل هيچكس » از جمله كارهاي اوست كه با صداي خشايار اعتمادي ساخته شده و يا ترانه « فقط به خاطر تو » كه آن را منصور خوانده است. مريم حيدر زاده، شاعر روشندل ايراني از احساساتي پاك و لطيف برخوردار است و از همين روست كه شعرهايش به رغم سادگي، بر دل ها مي نشيند و با مخاطب ارتباط برقرار مي كند

من متولد و ساکن تهران هستم. من از هشت سالگی شعر را شروع کردم. راستش من بين چند تا شعر موندم، ولی فکر کنم بهترين، شعر "يک نامه بی جواب" از کتاب و آلبوم "مثل هيچکس" باشه که با اين جمله شروع ميشه، "سلام بهونه قشنگ من برای زندگی

من آهنگهای آروم و کلاً آهنگهايی که به من آرامش می دهند رو دوست دارم. از سازهای گيتار، پيانو و فلوت خيلی خوشم مياد. هر صدايی که من رو از دنيای حال حاضرم فراتر ببره دوست دارم، حتی ممکنه يک آهنگ ايتاليايی يا اسپانيايی هم که من هيچی ازش نمی فهمم اين حس رو در من به وجود بياره. چون موسيقی فراتر از کلام عمل می کنه و ميتونه ما رو به يک دنيای ديگه ببره. هر چيزی که نأثير گذار و زيبا باشه و ريتم تند هم نداشته باشه، من دوست دارم

من به کيبورد مسلط هستم البته فقط برای دل خودم کيبورد می زنم و برای يادگيری يک جلسه پيش آقای لاچينی رفتم. کمی هم گيتار می زنم

متولدين آبان شجاع هستن! نه خيلی سخت با آدمها قاطی ميشم ولی وقتی قاطی ميشم، برام جدايی خيلی سخته. در افسانه ها پرنده ای به نام مرغ آمين وجود داره که از هرجايی رد ميشه اگر آدم آرزويی بکنه، اون لحظه آرزوش برآورده ميشه. منم دلم می خواد اون روز مرغ آمين باشم و به اين ترتيب آرزوی چندين هزار نفر رو برآورده کنم. بله کسی رو انقدر دوست داشتم ولی کاشکی واقعاً ازم می خواست که جونم رو براش فدا کنم. من فکر نمی کنم که صدام برای خواننده شدن خيلی مناسب باشه ولی بايد اين رو به عهده آهنگسازها گذاشت که تشخيص بدن. فقط سکوت می کنم به جای جواب! بعضی چيزها اگر مرور نشن بهترن

من اتاقم رو خيلی دوست دارم و با اينکه شبها نمی خوابم ولی سعی می کنم هميشه شب رو در اتاق خودم بگذرونم. اتاقم پر از عروسک است و همينطور يک سری ستاره که به سقف اتاقم چسبيده. من ستاره و ماه رو خيلی بيشتر از خورشيد دوست دارم چون حس می کنم که فضای شب و سکوت و فضای معنويش با روحياتم سازگارتره. وارد جزئيات اتاقم هم بخواهيم بشيم، عطر و بدليجات زيادی توی اتاقم هست

به نظرم ازدواج قطعا بايد عاشقانه باشه و به طور کلی بايد ثمره يک عشق تقريباً طولانی مدت باشه و نميشه فقط با چند ماه آشنايی و يک پيشنهاد ولی بدون شناخت ازدواج کرد. و همچنين من در ازدواج منطق رو اصلاً نمی پسندم

[Cop]

aslan khosham nemiat az sherash kheili cherte!! masalan sherash injoore

man migam shabe ... to migi rooze
LOL kheili maskharas! albate in nazare mane

[Rasputin]

behet hagh midam ! vali bedoon keh mesle maryam,alan kasi ro nadarim keh ba age kam injuri she'er begeh va dokhtari basheh keh betooneh tamameh ehsasatesho neshun bedeh !

hala vaghti keh ashegh shodi,bebinam un zamnun chejuria fekr mikoni .

[Rasputin]

[img]http://www***anmania.com/poetry/poetry_images/zendegi.gif[/img]

[Narges-Khanoom]

Woooooooooow....this is the best topic here in this forum......Maryam's just amazing.... her poems are beautiful...... so touchy

[Narges-Khanoom]

Bebakhshida aqaye COP.... u'd betta watch out... im abig fan of maryam
movazebe khodet bash ha...... asabani sham pashimoon mishi...LoL

aslan khosham nemiat az sherash kheili cherte!! masalan sherash injoore

man migam shabe ... to migi rooze
LOL kheili maskharas! albate in nazare mane

[Rasputin]

She will commin to London next Dec05 and i will meet her and kiss her .

[Narges-Khanoom]

oh lucky u.... i wanna meet her....

She will commin to London next Dec05 and i will meet her and kiss her .

[jjbb]

she is not that bad.

[kina]

sherash ghashange ama bastegi be halo rozam dare

[Rasputin]

شمع سرخ ( تولد مريم حيدرزاده مبارک )

کشنبه ۲۹ آبان ( ۲۰ نوامبر ) تولد مريم حيدرزاده شاعر جوان و ترانه سرا بود. مريم ۲۹ سالش شد

مريم : تولد من هيچ اتفاق خاصی نيافتاد. آدم در اين روز بخصوص از بعضی ها انتظارات بيشتری داره که وقتی برآورده نشه، جشن تولد خوبی نمی شه!

ولی خونه شلوغ بود. از يکهفته قبل از تولدم مهمونی شروع شد و هنوز هم که يکهفته ای می گذره مهمانی ها ادامه داره.

فکر اينکه اگه می خواستيم برای مريم کادوی تولد بخريم چی می خريديم ؟ گل سرخ ؟ تی شرت ديويد بکام؟ مهمونها و خانواده براش چيا کادو بردن؟

مريم : خانواده که می دونن من عاشق عطرم و زود بطری های عطرم خالی می شه، برای من عطرهای مورد علاقم رو خريدن. ديگه عروسک گرفتم و بدلی جات که خيلی دوست دارم با چند تا کيف و يک صندوقچه !خيلی ازشون ممنونم
چرا پکری؟

مريم : بخاطر اينکه اون احساس و عشقی رو که به يکنفر داشتم ترک کردم ديگه ازش بريدم و زندگی بدون عشق خاليه!

پس هنوز " اعتصاب عشق " ادامه داره؟

مريم : بله.

ولی الان که پائيزه و تا اونجائی که همه خبردارن دوستانت فصل پائيز رو بهت تبريک می گن چونکه عاشق اين فصلی، حتی به مريم پائيزی معروفی!

مريم : بله، امسال پائيز گرمتر از سالهای قبل بود و حتی چند روز پيش بارونی آمد و من چند ساعتی زير بارون بدون چتر راه رفتم و ازش لذت بردم، ولی دلخورم از اين وضعيت عاطفی ای که به اجبار درگيرش شدم. امسال پائيز هيچ شعری که خودم خوشم بياد ننوشتم .البته هنوز تا شب يلدا يکماهی راه هست. شايد اتفاقی بي

امسال سال پرباری برای مريم بوده. هم چندين آلبوم با شعرهاش بيرون آمده ( مهستی، کامران و هومن، مجتبی کبيری و نيما ) و هم اينکه در ايران به روی صحنه رفته.

اينها از يک طرف و از طرف ديگه هم دلش شکسته و تصميم گرفته که واقعيت رو قبول کنه از عشقی که سالها براش شعر می نوشته دست بکشه.

ولی درشهرهای مختلف صدای مريم شنيده شد و کتابش دست به دست گشت:

مريم : چند ماه که کتاب جديد شعرم " اون کسی رو جز من داشت " بيرون آمد و الان زير چاپ سوم رفته. از اين خوشحالم.

آهنگ مريم پائيزی از آلبوم جديد نيما رو هم شنيدم خيلی هديه خوبی بود چون يکهفته قبل از تولدم بيرون آمد و بنظرم نيما و آهنگساز حق مطلب رو بخوبی ادا کردن.

و اينکه با مجتبی کبيری د ر شيراز و کيش روی صحنه رفتم و چند دکلمه آلبوم " ساز مخالف " رو با ايشون روی صحنه اجرا کردم و اميدوارم که بزودی شرايط اجرای کنسرت در تهران فراهم بشه.

مريم حرف از مريم پائيزی زدی اين شعر يک خورده عجيبه! چونکه شاعر ( که خود مريم باشه ) خيلی از خودش تعريف می کنه!

مريم : آره اين در اصل شعری هست که دوست داشتم يک کسی برای من بگه ولی هيچوقت نگفت، بنابراين خودم اينو از قول اون برای خودم نوشتم.

[moonlight79]

nemidonam chera har vaght sherash ro gosh midam afsordegi migiram ba rohiate man sazgar nist vali ghashange

[Rasputin]

به نام یگانه همه پرستوهای بی آشیانه

برای همه آنهای که بی آشینانه اند.

تقديم به چشم هاي که در راه ماندند و دلهایی که آنها را را نديدند. تقديم به اشک هايی که غرورشان شکست و عهد هایی که کسی آنها را نبست.

زندگی شیبیست، عشق سیبیست و وای بر حال آن که در عشق پايبند نظم و ترتیبیست؛ و اما تو قرار نبود، آن وقت های تو جایشان را با اين وقت های من عوض کنند. قرار نبود عشق هم مثل گیلاس، بوسه، عیدی و تعطيلات تابستان اولش قشنگ باشد.

قرار نبود کسی سختش باشد بگويد دوستت دارم. قرار نبود کسی به هوای نشکستن دل ديگری بمانند. قرار بود هر کس به هوای نشکستن دل خودش بمانند.

قرار نبود هر چه قرار نيست، باشد . قرار تنها بر بی قراری بود و بس . گمان نمی کنم گناه من سنگين تر از نگاه تو باشد، اما يقين دارم که کودک دلت کمتر از پيش بهانه لالاییهای های شعرگونه ام را می گيرد، مهم نيست فقط يک چيز ياد همه بماند. اگر اتفاقی که نبايد بيافتاد افتاد، تنها برايت می نويسم: خودت خواستی، تقصير من نبود.

زير سایه بان امن ترين سایه بان هستی، دلواپس دلواپسیهای يکديگر باشيم. اينها نتيجه تقدير من نبود، آغاز با تو بود، تقصير من نبود.

[khanoomi]

mer30 sia joon

[Armageddon]

sher hash vaghean ghablele moghayese ba shaer hayee mesle farokhzad ya foroghi ya shamloo nist! bazi hash badak nist ama vaghean faghat be darde in mikhore ke ye khanande bekhoone ( oonam khanandeye mesle mansour ya kamran o hooman) ye shaere dige ke mesle in maryam e , yaghma golrooyee e. ama fekr konam nesbatan sher haye yaghma ghavi tar bashe!