Announcement

Collapse
No announcement yet.

Persian Rock comes of age (+ MP3)

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • #2
    Another very interesting aspect of Nabz’s style is the high degree of emotional correlation between the lyrics and the music, to the point that one can really feel that there is purpose to this music, and it is to deliver the words ever more appropriately. Their lyrics always have a personal twist to them, and are mostly about modern man’s quest for creating meaning out of life’s disappointments, which give the entire album a very human and thoughtful ambience.

    And finally, just recently, O-HUM’s new album, called Aloodeh (Polluted), again, in the US, was released, and, as expected, this is also very good. You must be familiar with their first album, Nahal Heyrat (Sapling of Wonder), which has been available for free for quite a few years. Both these are modern rock and roll albums, and are based on poetry by Hafez, or, as they call him, the “great Hafez”. O-Hum’s song writing is quite interesting, because it uses simplified versions of traditional Iranian melodies as glue, around which many different layers of rhythmic instruments interact, creating a very intense and pulsating music that is full of energy. Like works by ROLLING STONES or U2, it’s fantastically suited to, along with a cup of coffee, help you shed your drowsiness on a weekend morning. You can even exercise to it, vacuum the house, or climb mountains with it!

    Of course, whether or not Hafez’s poetry is suited for this music, I think, is subject to discussion. Hafez is all about extremely poignant, complex metaphors that usually only reveal themselves when read, or rather, studied, slowly, and in complete quiet. This is at the opposite end of what rock and roll aims to do, which is why it is usually accompanied by words that are immediate and avoid delicate, time-consuming intricacies.

    Despite the completion of these very good and successful Iranian rock albums, we still can’t say that the issue of rock music in Iran is resolved. Yes, these are all artistically sound, beautiful, highly professional masterpieces that successfully capture the Iranian angle while being a pleasure to be heard. But there remain other problems. To mention, only one of these four albums was released in Iran, which bring us back to the old discussion about government policies and the need for new guidelines, which is, still, no where in sight. The problem here is one of mindsets, and the failure to realize that content, in this day and age, cannot be controlled. Relying on censorship dates back to the time when by controlling the means of production, you could actually decide what people heard (or watched or read.)

    Whether this, in itself, accomplishes anything is not the subject of discussion, not any more, with digital revolution in full swing. All that this mentality achieves, now, is in creating an increasingly hypocritical society, an ailment that, as we can plainly see, is in itself a severe disorder. At the end, people will listen to (and read and watch) what they want, no matter what anybody thinks, so why make it illegal to begin with?

    The next problem has to do with the fact that the audience for rock music is still a small portion of the society, creating different problems, the biggest of which is probably economical. This predicament is solvable, but it needs time, because, after all, we do often show good taste, when given the chance. I wish that there were radio programs for introducing rock music, which is in fact more artistic and in some way worthy than pop music. But this will need courage. I’m not sure why, I just know it does!

    We should also not forget the several other good efforts that have surfaced in the past, such as the album Trial and Error by {Babak Riahipour}, which we reviewed recently. There have been two very good heavy metal albums released by {Farshir Araabi} and the band {Kahatmayan}, or other works by bands such as {Meera}, {Avizheh}, and {Rumi}. But I think that the more others, we owe a debt of gratitude to O-Hum, which, despite its legal problems, accomplished what it wished to do, and, instead of reviewing the long list of difficulties, focused its attention on possibilities.

    Comment


    • #3
      man in shero nashenidam
      man tapesh show nadidam
      simako aslan nemishnasam
      kharej az dahat naraftam

      to begoo man kiam o koa hastam

      man ye kholo divioone hatsam


      bia inano migan sher yad begir ye khordeh



      MAHSA














      [/CENTER]

      Comment


      • #4
        "فستیوال راک صحرا" مسابقه ای است برای انتخاب بهترین گروه گمنام راک در خاورمیانه که که در تاریخ 24 آذرماه 1385 در دوبی برگذار خواهد شد
        سال گذشته در این مسابقه گروه "منی کایند" برنده شد که بسیار گروه با استعدادی بود و اجرای روی صحنه بسیار خوبی داشت. سبک گرانج متال میخوند و در حال حاضربسیار هم موفقه.

        شرایط شرکت در مسابقه

        شرایط شرکت در مسابقه مربوط به گروههای ناشناس و جدی راک میشه، که هیچ وابستگی به هیچ گروهی ندارن و قبلاً هم هیچ آلبومی به بازار ندادن. حداقل سن شرکت کننده ها شانزده ساله که زیر این سن نیاز به اجازه والدین شرکت کننده داره. و باید آنقدر آهنگ داشته باشن که بتونن بین سی تا چهل و پنج دقیقه روی صحنه برنامه اجرا کنن.

        علاقه مندان شرکت در این مسابقه بهتره که نگاهی به این مب سایت بندازن ولی بصورت خلاصه لازمه مواد زیر را حداکثر تا نهم تیرماه (سی ژوئن) آماده و برای برگزارکنندگان این مسابقه ارسال کنن.

        مواد لازم عبارتند از: سی دی نمونه از کارها، عکس دسته جمعی و تکی از اعضای گروه، شرح حال نسبتاً مختصر از اعضای گروه، امضا فرمهای لازم و پرداخت هزینه مالی لازم.

        در ضمن پگاه به من گفت که برگزار کننده هیچ مسئولیتی در قبال اخذ ویزا برای شرکت کنندگان نمیتونه قبول کنه و در واقع شما مسئول هستید که خودتون رو به محل برگزاری مسابقه (در صورت انتخاب) برسونید.

        از بین گروههای شرکت کننده فقط 8 گروه برای شرکت در مرحله پایانی در تاریخ 25 شهریور 1385 انتخاب میشن، تا در برنامه فستیوال که در تاریخ 24 آذرماه 1385 در دبی برگذار میشه مسابقه بدن.
        برنده این مسابقه فرصت اجرای برنامه در برابر هزاران بیننده بزرگترین فستیوال راک خاور میانه را پیدا میکنه (که در ماه مارچ برگزار میشه)، و برگزار کننده های مسابقه در تلاش خواهند بود تا برای گروه برنده قرارداد ضبط و پخش آلبوم فراهم کنند.

        خب امیدوارم شرکت کننده هایی که احیاناً ازايران در این مسابقه ها شرکت می کننن بتونن موفق باشن و اون استعداد نهفته راک ایرونی رو به همه نشون بدن

        Attached Files

        Comment


        • #5

          Comment


          • #6
            با شهريار خاتم و افشين طهماسبی از گروه "خاک" هستيم. خوب هستين؟

            مخلص.

            چند ساله افشين رو ميشناسی؟

            ۱۷ سالی ميشه.

            از همون اول گروه "خاک" رو تشکيل دادين؟

            نه. اول با يه گروه به اسم "Integral Zero" در سالهای ۱۹۸۹-۱۹۹۰ شروع کرديم و آهنگ های انگليسی ميخونديم.

            برای کی ميزدين؟ دل خودتون؟ چون آلمانی ها که انگليسی نميفهمن و شما هم ايرانی هستين! جريان چيه؟

            اون موقع مد بود که آلمانی ها فقط راک انگليسی ميزدن. گفتيم اگر بخوام کار کنيم، بهتره راک انگليسی باشه.

            کجا اجرا داشتین؟

            همه جا. حتی با "فرخ زاد" به عنوان پيش گروه آهنگ اجرا کرديم. جلوی ايرانی ها هم ميخونديم.

            آهنگ های خودتون بود يا خواننده های ديگه؟

            همه آهنگ های خودمون بود. تا سال ۱۹۹۳ با اين گروه ادامه داديم.

            حالا بيايم ۱۷ سال جلوتر و آلبوم "بن بست انديشه" و يکی از آهنگ های اون به اسم "درويش". مثل اينکه يک شرکت موسيقی خارجی هم از اين آهنگ راک فارسی خوشش اومده، درسته؟

            آره. شرکت "کلوپ استار" اين آهنگ رو خريده و قراره با خواننده های بزرگ ايرانی مثل ابی به فروش برسه.

            خوب حالا تعريف کنين که چطور از گروه "مشتق صفر" به "خاک" رسيدين؟

            ما با خواننده های زيادی مثل ابی، معين و شهرام شب پره برنامه داشتيم، البته به صورت پيش گروه اجرا داشتيم. بعد از يک مدت گفتيم ما که ميتونيم کار راک انجام بديم، چرا اون سبک رو توی موسيقی ايرانی نياريم! که بعد با افشين صحبت کردم و ديديم که در توانمون هست و اين کار رو انجام داديم.

            پس از اون موقع ساختن تک آهنگ ها شروع شد؟

            آره. ما قبل از اينکه آلبوم بيرون بديم خيلی تک آهنگ اجرا کرديم.

            چرا "خاک" ؟

            اون موقع فکر کرديم اسمی بزاريم که زياد سيلاب نداشته باشه و چند تا کلمه نباشه! اولش هم به تفاهم نمی رسيديم ولی بالاخره اسم "خاک" رو انتخاب کرديم.


            درباره آهنگ "خاک ايران" توی آلبوم جديدتون "بن بست انديشه" صحبت کنيم که خيلی آهنگ جالبيه. شعر معروفی هم داره
            البته من زياد به فکر شعر "ايران، مرز پر گهر" نبودم. اين آهنگ رو اول ساختم و بعد ديدم که دوست دارم شعرش مختصر باشه و بيشتر آهنگ داشته باشه. بعد به فکر "ايران، مرز پرگهر" افتادم و يک تکه از اون رو برداشتم.

            آلبوم اولی شما "عاشقم باش" هم آهنگ های موفقی داشت، مثل آهنگ "سبزی فروش" و "عاشقم باش".

            درسته، آهنگ "عاشقم باش" از لحاظ موسيقی و تکنيک به نظر من اثر خوبيه.

            حالا آخر سر انقدر گفتی "عاشقم باش"، خودش عاشقی؟

            آره. عاشقم! عاشقه موسيقی. با موسيقی ميخوابم و بلند ميشم.

            درسته. چون من هم شنيدم که تو از اونهايی هستی که عاشق موسيقی هستی و وقتی اعصابت خورده، ميای توی زيرزمين خونه ات و زير نور شمع، گيتار ميزنی و راحت ميشی.

            آره. وقتی اعصابت خورده، گيتار که می زنی همون ۱۰ دقيقه اول آرامش درونی پيدا می کنی.

            راستی يه خاطره جالب از آهنگ "سبزی فروش" داری، برامون تعريف می کنی؟

            آره. بچه که بودم در تهران و مدرسه دکتر فاطمی تحصيل می کردم. يه روز با دوستام از مدرسه در رفتيم. ناظم مدرسه اومد دنبالمون. بچه ها هم توی کوچه قايم شده بودن. بعد يه سبزی فروش داشت رد ميشد، ناظم ما بلندگوی اين سبزی فروش رو گرفت و داد می زد که "بياين بيرون، من از پشت ماشين می بينمتون!"

            حالا بريم سر آلبوم "بن بست انديشه" و خاطرات اون.

            شعرهای اين آلبوم زياد به خاطراتم ربطی نداره. اما اسم اون چرا! چند سال پيش پدرم فوت کرد و من رفته بودم ايران. از کنار خيابان "انديشه" رد می شديم و کنارش يک بن بست هم بود. خودم هم بن بست مغزی گرفته بودم و گفتم اين همون اسميه که برای آلبومم ميخوام، "بن بست انديشه". فوت پدرم روی شعرها خيلی تاثير داشت. مثلاً آهنگ "غروب تنهايی" رو در اصل برای پدرم گفتم.

            فکر می کنی چرا راک ايرانی نتونست همه گير بشه، مخصوصاً موسيقی شما؟

            مسئله اينه که ما مهاجر و در اقليت هستيم. ما توی اروپا بازار خاصی نداريم که حمايتمون کنه. کاری که ما انجام ميديم ادامه راه کسانيه که حتی پايه های اين نوع سبک موسيقی رو سالهای پيش ريختن. بنابراين پيشرفت و همه گير شدن اين سبک يک مقدار سخته.

            راک چه چيزی رو ميتونه بگه که توی موسيقی پاپ نيست؟

            حرفی رو که ميخواد ميزنه و از اين نظر بازتره.

            آهنگی داريد که اين حالت رو داشته باشه؟

            بله. آهنگ "فرياد" از آلبوم "بن بست انديشه"

            توی اين آلبوم آهنگ های خارجی هم داريد. يکی از اونها رو هم با يک خواننده زن خونديد، درسته؟

            بله. متخصصی که صدای آلبوم رو ضبط کرد، بعد از يک ماه پيش من اومد و گفت "شهريار، به من گفتند که روی اين آهنگ کار کن چون امکانش هست که در آلمان، اين آهنگ خيلی بگيره." و در نهايت اين آهنگ رو با هم خونديم.

            شعرش درباره چيه؟

            اين شعر راجع به خودمونه. قسمتی که اين خانم ميخونه جلوی آينه هست و ميبينه که خودش رو در آينه نمی بينه! بعد به آينه ميگه که جريان چيه؟ آينه که من هستم جواب ميدم "من تو هستم، اما طرز زندگيت و وابستگی هايی که داری، اين فاصله رو به وجود آورده." بهش ميگم اين فاصله رو رها کن تا دوباره خودت رو در آينه ببينی.


            Comment


            • #7
              آرش سبحانی، خواننده و آهنگساز گروه راک "کيوسک" می گويد تا آخر سال جاری ميلادی دومين آلبوم خودشان را منشتر می کنند. تا همين پارسال، "کيوسک" زير زمينی بود، اما امسال ديگر روی زمين است. دليلش هم اين است که همه اعضای اين گروه الان خارج از کشور هستند.

              آلبوم اول کيوسک با نام "يک آدم معمولی" با استقبال زيادی مواجه شد. موسيقی راک، صدای خش دار آرش وشعرهايی که کلماتی از زندگی روزمره درآن جاری بود، "کيوسک" را برد به جايی که معمولا برای گروه هايی از اين نوع، چند سال طول می کشد.

              آرش می گويد يواش يواش برای ضبط آلبوم دوم آماده می شوند. آرش يک سال بعد از آلبوم اول درباره کار خود می گويد

              سی دی اول تجربه ای نو بود برای جامعه موسيقی. اول اينکه اينترنتی درآمد. نه راديويی پشت آن بود نه تلويزيون يا تبليغات ديگر. اين خيلی ريسکی بود. من وبابک خياوچی تصميم داشتيم اين موسيقی زيرزمينی رو برسونيم به مخاطب های خودمون. تلويزيون های خارج که وضعش معلوم است، ايران هم که اگر بود زير زمينی نمی شد، تنها راه اينترنت بود. آدم هايی که درفضايی اينترنتی هستند هم سليقه شان به ما نزديک تر بود.

              آرش می گويد واکنش ها به اين نوع موسيقی، بيش ازحدانتظار بوده است. دليلش را متفاوت بودن کار می داند که حتی از مقدونيه هم برای خودش خواهنده داشته است :

              آنقدر موسيقی مبتدل بيرون می آيد که همه را دلسرد می کند. با اين حال از مقدونيه گرفته تا نروژ سی دی ما روتهيه کردند. ايرانی ها به نظرم طالب کار متفاوتی بودند که دنبالش می گشتند فکر نمی کرديم کسی در مقدونيه دنبال اين نوع موسيقی ايرانی باشد.

              از آرش سبحانی می پرسم که به يک سوال کليشه ای جواب بدهد: منظورت از موسيقی مبتذل چيست؟ نوازنده وخواننده گروه "کيوسک"، خيلی اصرار می کند که از اين سوال صرف نظرکنم. اما از او انکار و از من اصرار. بالاخره می گويد که اين نظرشخصی اوست درباره اين نوع موسيقی:

              همه جور موسيقی درايران وخارج توليد می شود، برای رقص، برای خوشی، بری آسانسور، برای فکر کردن وبرای اينکه حرفشون رو بزنند. متاسفانه موسيقی که درايران توليد می شود از نظر درصدی خيلی هاش مناسبتی با زندگی روزمره نداره. الکی خوشی که شايد بشه اسمش رو ابتذال گذاشت. چه از لحاظ محتوا چه از نظر شعر چه از نظر نوآوری تکنيکی می بينی که يک چيزی است که دارد تکرار می شود. خوب من می ديديم که برخی ها در مسابقه تهران اوينيو شرکت می کنند ومی بينی که کار می کنند اما صداشون به جايی نمی رسد ... ما يک برنامه راديويی هم نداريم که بگويد اين بچه ها دارند چه می کنند. بيرون از ايران هم اين تلويزيون ها با وضع ايران تناسبی ندارند. اين بی تناسبی را شايد بشود ابتذال گذاشت.

              مشخصه بارز "کيوسک" چيست؟ سوال من را خواننده "يک آدم معمولی" اينچنين پاسخ می دهد:

              کيوسک از نظر موسيقی يک گروه راک است. به خاطر ساز بندی گروه صدايی که از آن به گوش می رسد آشنا است. از نظر آهنگ سازی يا تکنيک نوازندگی هم دنبال پيچيدگی وتلفيق نبوديم. مساله اصلی اين بود که چطور کلام فارسی را می شود روی موسيقی معمولی گذاشت. موسيقی که بتواند يک آهنگ بسازد ويک آهنگ رويش بگذارد. درخارج راحت می نويسند ومی نوازند. اما در ايران به خاطر غنای شعری هيچ وقت اين تجربه در کلام نيامده .مثلا يغمايی وفرهاد وارد می شوند از نظر موسيقيايی اما از نظر کلام موسيقی فولکلور استفاده می کنند. می بينی که اينها درگيرند که چطور کلام را روی اين سبک موسيقی بنشانند. اين آدم ها از نظر من موفقند. به نوعی که به کيوسک زمينه می دهند اين کار را تا اينجا بياورد وکلام روزمره را با موسيقی اش تلفيق کند .. پس چيز عجيب وغربيی نسيت.


              آدم معمولی، اولین آلبوم گروه "کیوسک"

              به گفته آرش "کيوسک" نمی خواهد سبک کلامی خاصی ايجادکند، می خواهد ساده وصادق باشد . موسيقی ای که گوش کردنش ساده است، نه نصيحت می کند ونه قرار است راه حل بدهد.

              شعرها را آرش خودش می نويسد. ازچه چيزهايی الهام می گيری:

              حوادث روزمره که نکته اصلی قضيه است من به صورت روزمره به دنبال اخبار هستم از بچگی اينجوری بزرگ شدم... اين نکته ها را از اخبار جدا می کنم و يک موقع اين تناقض ها آنقدر زياد است که برای الهام گرفتنم مشکلی ندارم.....

              فکر می کنی يک قطعه ای کار کنی که مثلا نگرانی ات درمورد چيزی مثل يک حمله احتمالی نظامی به ايران را نشان بدهد؟ آرش درپاسخ می گويد:

              نگاه من به اين قضيه در سطح انسانی ای است . اينکه اگر امريکا به ايران حمله بکند نه می تونم جلوش رو بگيرم يا نه. قطعا احساس خوبی ندارم .من از نظر آدمی می بينم که عشق ش را ازدست می دهد. اينها خيلی دردآورد است يا مثلا فقر واين جور چيزها. تا اينکه به خواهم درگير مساله سياسی بشوم .من اين زبان را بلدم.

              می گويم آرش، فکر می کنی موسيقی ای که می سازی کجا برای شنيدن بهتر است؟ می گويد:

              شايد برای رانندگی خوب باشد. البته اگرترافيک باشد، خوب نيست چون خيلی نق ميزند، اما چيزهايی درآن است که درآن فضا قدری هست. موسيقی ای نيست که بنشينيم باآن برقصيم ونه می شود نشست وبه صورت جدی فکر کرد.

              می پرسم "سی دی دوم" چه چه فرقی با اولی دارد:

              فرق زيادی ندارد. در بخش موسيقی سعی کردم از راک دور شوم. شايد يک تم هايی را بتوان از موسيقی ايرانی وارد کرد اما نه وقت اين کار را زيادداشتم ونه ابزارش را. مثلا يک سری آدم ديگه که بتوانند کمک کنند. خيلی دوست داشتيم موسيقی شرق اروپا و کولی ها رابياوريم که شايد بعدا تکميلش کنيم. از نظر کلامی پخته تر به نظر می رسد ولی باز هم يک تجربه است... هنوز نمی توانم بگويم که کامل هستيم..... اما روند به نظرم خيلی رو به رشد است...قطعا به خاطر بازخوردی که از مردم گرفتم از اين کارراضی هستم.

              برنامه تور داری؟

              چند بار صحبت کنسرت شده بود ولی اولويتم با ضبط آلبوم دوم بود اگر موقعيتش بعدا جور شود انجام می دهم....اصرار به ضبط دارم. اگر برنامه ای بگذارم اول در کاليفرنيا وتورنتو خواهد بود که مخاطب زيادی خواهد داشت

              چه شد که اين سبک را انتخاب کردی؟ نمونه های مشابه تو چه کسايی هستند در موسيقی غربی؟

              درنقد های خوبی که دوستان ازکار اول کردند گفته اند از نظر فرم "کرست ريا"، و"دايرت استريتس" است. من قبول دارم به خاطر تن صدای من ونحوه سازبندی. اما از نظر محتوايی فکر می کنم کسی که در غرب بيش از همه من را تحت تاثير قرار داده باب ديلون بوده است. کسی که يک شاعر تمام عيار بود. کسی که خلاقيت شعر را بين مردم آورد وخيلی آدم هااز لئوناردکوهن تا خود دايرت استريت يا تام ويتس Tom Waitsازاو بهره گرفتند. شعروقتی که از عشق می آيد به دل می نشيند ... اين من را تحت تاثير قرار دارد. نقاد های موسيقی غرب هم می گويند که يکی از بزرگترين اتفافات راک غرب اين بود که باب ديلون از فولک به موسيقی غرب می آيد وگيتار برقی شروع می کند..

              آيا تيم آلبوم اولت با الان تغييری کرده است؟ يا با همان تيم کار می کنی؟

              ما درآلبوم قبلی هفت نفر نوازنده مختلف داشتيم همه ايرانی بودند وخيلی هاشون ايران بودند... در اين آلبوم هم سعی خواهيم کرد هم از بچه های ايران کمک بگيريم. خوشبختنانه يا بدبختا خيلی هاشون الان اينجا هستم..من هميشه طرح کلی را درمورد آهنگ با بابک می ريختيم وسرضيط بداهه تنظيمش می کرديم ونوازنده شرکت می کرد در اجرا. اين بارهم برنامه مان همين است.

              و اينکه آيا زندگی در سان فرانسيسکو روی کارت تاثيری گذاشته است؟ آرش می گويد:

              حقيقتش خيلی تاثير گذاشته ولی فکر نمی کنم دراين کارم زياد خودش رو نشون بده چون آلبوم دوم هنوز درفضايی است که دوستش دارم ونمی خواهم از دستش بدهم.

              Comment


              • #8

                Comment


                • #10
                  Nice.
                  Thanx


                  Comment


                  • #11
                    در ایران گروه های موزیکی تحت عنوان زیرزمینی فعالیت می کنند که اغلب اجازه اجرای کنسرت و انتشار آثارشان را ندارند.

                    دلیل این ممانعت سبک و شیوه متفاوتشان با موسیقی مرسوم و متداول در ایران است. این گروه ها را بیشتر، بندهای راک و شاخه های منشعب از آن تشکیل می هند.

                    دو مانع موثر در انتشار آثار این گروه ها ممیزی و روابط حاکم بر بازار موسیقی ایران است.

                    در سال های اخیر، برخی از هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی کوشیده اند، با برگزاری کنسرت های کوچکی تحت عنوان کنسرت های پژوهشی، امکان اجراهایی هرچند محدود را برای گروه های موزیک زیرزمینی فراهم کنند.

                    اگرچه در برگزاری این کنسرت ها اغلب با مشکلاتی مواجه بوده اند. بسیاری از هنرمندان و علاقمندان موزیک راک و شاخه های متنوع آن معتقدند عده ای از هواخواهان ناآگاه با ظاهر نامتعارف و بروز واکنش های نادرست در هنگام اجرای این کنسرت ها، عرصه را برای رشد و ادامه این روند تنگ تر می کنند.

                    گاهی نیز یک گزارش یا مصاحبه با این گروه ها توسط رسانه های خارجی باعث واکنش هایی در داخل می شود که نتیجه آن سختگیری بیشتر برای برگزارکنندگان و اجرا کنندگان این قبیل کنسرت هاست.

                    در روزهای اخیر نه تنها از برگزاری کنسرت یک گروه متال در آموزشگاه موسیقی ترانه جلوگیری شد بلکه هم آموزشگاه و هم مرکز فروش و فروشگاه بتهون به دلیل فروش بلیط این کنسرت ها بسته شدند.

                    Comment


                    • #12
                      "رابرت تيت" نويسنده گاردين در مقاله خود به فعاليت های گروه های موسيقی راک از جمله گروه موسيقی "نوريک ميساکيان" و تلاش های اين گروه ها برای کسب مجوز می پردازد.

                      گاردين می نويسد که گروه نوريک ميساکيان يکی از صدها گروه موسيقی راک ايرانی است که علی رغم مخالفت رسمی دولت با موسيقی راک، در حال شکل گيری و رشد هستند و اين گروه هنوز موفق نشده است که کنسرتی زنده حتی در اندازه ای کوچک اجرا کند.

                      تيت در ادامه می نويسد که گروه نوريک ميساکيان با "بدگمانی" مقامات ايرانی در خصوص موسيقی راک که به آن به عنوان "نماد انحطاط غربی و مخالفت سياسی" می نگرند، روبرو هستند و در اين شرايط اعضای اين گروه در تلاشند که مجوز رسمی انتشار نخستين آلبوم خود را با پشت سرگذاشتن سدهای اداری به دست آورند.


                      چندی است که نواختن گيتار در ميان جوانان ايرانی جایگاه ويژه ای پيدا کرده است

                      در اين مقاله از قول نوريک ميساکيان نوازنده گيتار و آهنگساز اين گروه آمده است : ما برخلاف جريان آب شنا می کنيم و احتمال ناممکن بودن رسيدن به خواسته مان را پيش بينی می کنيم.

                      ميساکيان می افزايد: مسائل مادی برای ما مهم نيست آنچه برای ما اهميت دارد پشت سرگذاشتن مرزها و سدهاست و اينکه مطمئن شويم آلبوم مان به مراکز فروش محصولات موسيقی راه يابد.

                      در اين مقاله آمده "شورای موسيقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران تاکنون ده آهنگ از آلبوم نوريک ميساکيان را که عنوان انگليسی Trails of the Soul را بر خود دارد، رد کرده و اعلام کرده که موسيقی راک محصول معتادان به مواد مخدر است."

                      رابرت تيت می نويسد که اگر مجوز انتشار برای اين آلبوم صادر شود اين گروه قصد دارد آن را همزمان با ايران به صورت "دی وی دی" در آمريکا، اروپا و کشورهای خليج فارس منتشر کند.

                      ساخت و ضبط اين آلبوم که در استوديويی در زيرزمينی کوچکی در تهران توليد شده، نزديک به دو سال و نيم طول کشيده است.


                      گروه موسيقی اوهام از جمله گروه های موسيقی راک ايرانی است که برای کسب مجور انتشار آثارشان با مشکل مواجه بوده اند

                      بنا به نوشته گاردين در صورتيکه اين آلبوم نتواند مجوز انتشار بگيرد، گروه نوريک ميساکيان اجازه اجرای زنده و برگزاری کنسرت نخواهد داشت. طبق قانون فقط هنرمندانی که موفق به کسب مجوز انتشار "سی دی" دارند می توانند تقاضای مجوز برگزاری کنسرت کنند.

                      گادرين به نقل از ادوين مارکاريان، نوازنده 30 ساله گيتارباس گروه می نويسد: امرار معاش از راه موسيقی راک در ايران غير ممکن است و تو فقط برای خودت می نوازی و اين هنر برای هنر است.

                      بنا به نوشته گاردين، وزارت ارشاد آلبومهای ارائه شده برای کسب مجوز را از نظر محتوای موسيقی و کلام بررسی می کند. برخی از گروه ها از جمله گروه نوريک ميساکيان برای آنکه از سوءظن مقامات در هنگام ارزيابی آلبوم شان بکاهند تنها موسيقی بدون کلام می سازند. اما وزارت ارشاد برای صدور مجوز، موسيقی راک را در تقسيم بندی خود به رسميت نمی شناسد.

                      رابرت تيت می نويسد تعدادی از گروه های موسيقی راک که موفق به دريافت مجوز از وزارت ارشاد نشده اند، آثارشان را از طريق اينترنت پخش می کنند. و عده ای که اجازه رسمی برگزاری کنسرت ندارند، به راه های ديگری مانند اجراهای غير قانونی مانند برگزاری کنسرت در خانه های شخصی و يا پارکينگهای زير زمينی خانه ها متوسل می شوند و در صورت کشف اين کنسرتها توسط نيروهای انتظامی ممکن است به شلاق محکوم شوند.



                      مقاله نويس گاردين می افزايد: ظاهرا اين محدوديت ها موجب بازداری هنرمندان از ادامه فعاليت شان نمی شود. آثار 86 گروه موسيقی که بيش از 80 درصد آنها را گروه های راک تشکيل می دهند از طريق وب سايتی با عنوان "تهران اونيو" (Tehran Avenue) قابل دسترسی است.

                      سهراب مهدوی بنيانگذار اين وب سايت فرهنگی می گويد: "بيشتر اين گروه ها زيرزمینی هستند و بخت کمی برای کسب مجوز رسمی برای انتشار آثارشان دارند. اما تعداد اين گروه ها همچنان رو به افزايش است و اين طبيعی است. زيرا نسل جوان با ما همراهی می کند. سن حدود 70 درصد از جمعيت کشور زير 35 است و بسياری از آنها به موسيقی راک علاقه مندند."

                      رابرت تيت در ادامه می نويسد که تمايل به اين دگرگونی پس از انقلاب ايران در سال 1979 که تمام گونه های موسيقی به جز سرودهای انقلابی و مذهبی را ممنوع کرد، قابل توجه است.

                      او می افزايد: موسيقی راک که پيش از انقلاب محبوب بود، در سالهای 1990 پس از اعمال برنامه های تازه فرهنگی توسط دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و پس از آن دولت اصلاح طلب محمد خاتمی، دوباره جان گرفت.

                      نتيجه اين بود که پخش ترانه های گروه ها و خوانندگان خارجی مانند ديويد بووی، لد زپلين و رديوهد که پيشتر ممنوع بودند، در حال حاضر به طور قانونی در دسترس است. هر چند پخش موسيقی خوانندگان زن و بسياری از خوانندگان مرد همچنان ممنوع است.

                      Comment


                      • #13
                        Thank you!

                        Comment


                        • #14

                          Comment


                          • #15
                            دويچه*وله: خيلى از رپرها به اين مسئله اشاره مى*کنند که هيچ حد و مرزى براى خودشان قائل نيستند، چون در موسيقى رپ مى*شود راجع به همه چى صحبت کرد، حتا، مسايلى که در جامعه ما تابو محسوب مى*شوند. آيا در اين مورد تفاوتهايى ديدى بين گروههايى که در خارج و در داخل ايران فعال هستند؟

                            نصير: رپ خيلى سليقه*اى است. در رپ اصلى و رپ قديمى Public Enemyرا داريم که مى*بينيم او مسايل اجتماعى و ضد نژادپرستى و اينها را مطرح مى*کند، بدون اينکه راجع به سکس حرف بزند و هم 50 cent مى*آيد. من فکر مى*کنم اين بستگى به فرهنگ شخصى آن طرف و آن دسته* دارد و بسته به اين است که براى بيان خودشان از چه وسيله*هايى استفاده مى*کنند. منتها الان رپ ايران، مى*توانم بگويم. راک ما يک موزيک روشنفکرى*ست و اصلا بر اين پايه بوجود آمده. حالا يا به خاطر اجبارهايى که وجود داشته، يا بخاطر کسانى که روشنفکر بودند شروعش کردند. ولى موزيک رپ ما يک موزيک عاميانه است و در حقيقت يک موزيک کوچه**ـ بازارى مدرن است. يعنى درست همان فلسفه و برداشتهاى کوچه *ـ بازارى که مى*دانيم راجع به چى و کي... همانها را دارد مى*گويد، فقط به شکل خيلى مدرنتر و امروزى*تر. رپ در حقيقت بخشى از جامعه*ى جوان را گرفته که بخشى*شان، هيچ اهميتى به اتفاقاتى که در دنيا مى*افتد نمى*دهند. فقط مى*خواهند ميهمانى بگيرند و خوش باشند و مخصوصا به زن از ديد خيلى پايينى نگاه مى*کنند و حالت سکسوئاليته دارد. اين موضوع يک بخش بزرگى از موزيک رپ ما را گرفته،* نه بخاطر اينکه چون رپ است. ما مى*بينيم «هيچكس» دارد راجع به مسايل و درگيرى*هاى شخصى*اش با جامعه*اش صحبت مى*کند. شهر را بعنوان يک جنگل مى*بيند و از خودش مى*خواهد با آن قمه دفاع بکند، بخاطر اينکه مدام تحت فشار است. و يکجا راجع به اتحاد صحبت مى*کند، و خيلى عميق مسايل را بيرون مى*کشد.

                            دويچه*وله: فکر مى*کنى تا چه اندازه ساده بودن امکانات توليد باعث شده که جوانها به موسيقى رپ و هيپ*هاپ رو بياورند؟ چون در هرحال بچه*هايى که راک کار مى*کنند يک کمى دستشان تنگ*تر است و براى گروه به يک بيس، گيتار يا درامز احتياج دارند!
                            نصير: کاملا درست است! شايد يکى از بزرگترين دلايل و مهمترين دليلى که باعث شد يکدفعه اين نوع موزيک رشد بکند، همين است. مثلا من در رابطه با سايت*مان، زمانى که با رپ هم کار مى*کرديم، روزانه دهها نفر ايميل مى*دادند و کار مى*فرستادند و کارها هم فوق*العاده سطح پايين داشت، ولى کامپيوتر داشته و به يکسرى ضربها و ريتم*ها و سمپل*هاى مختلف هم دسترسى داشته و در سطح خيلى ابتدايى يک تکسى هم رويش مى*خواند که اصلا روى ريتم نبود و هيچ ربطى هم بهم نداشتند. ولى همين مى*تواند کسى باشد که ۵ يا ۶ سال ديگر براى خودش سبکى بوجود بياورد.

                            دويچه*وله: تو صحبت از اين کرده بودى، حداقل نظرت اين هست که موسيقى راک ايرانى تا اندازه*اى شکست خورده. آينده هيپ*هاپ و رپ ايرانى را چطور مى*بيني؟

                            نصير: اگر گفتم شکست، اشتباه کردم. چون کيوسک شروع مى*کند و يکدفعه مى*بينيم همان حرکتى را مى*کند که بايد چند وقت پيش مى*شد. من فکر مى*کنم راك ايران مجبور بود که اين سازش، اين رابطه را بوجود بياورد، وگرنه نمى*توانست يکدفعه بلند شود، جيغ بزند، از آزادى حرف بزند. نمى*توانست. راک هم نمى*توانست اينکار را بکند. اصلا اگر هيپ*هاپ هم بود، وضعش بهتر از اين نمى*شد. فکر مى*کنم نسل اول يک قدمى برداشت که بيشتر تحت تاثير راک بودند، نسل دوم حالا هيپ*هاپ را برداشتند و مسلما و صددرصد من مطمئنم که اين هيپ*هاپ و اين برداشتهاى شورشى هيپ*هاپ در موزيک راک ما تاثير خواهد گذاشت و بقيه سبک*هاى ديگر. يعنى در حقيقت اينها يک درى را باز کردند که ديگر بسته نمى*شود. يعنى اگر قرار باشد جلوى اين را بگيرند، بايد يک دور ديگر انقلاب کنند که بتوانند دوباره اين را از ريشه بکنند.

                            Comment

                            Working...
                            X