Announcement
Collapse
No announcement yet.
Reza Yazdani (Rock Singer)
Collapse
X
-
سومین آلبوم «رضا یزدانی» به زودی منتشر می*شود: «هیس!» كه قبلاً اسمش «والیوم*ده» بود و 5-4 سالی است در انتظار مجوز در ارشاد خاك می خورد.
حالا بعد از گذشت این چند سال و تغییرات احتمالی از قبیل همین تغییر اسم آلبوم، هیس مجوز گرفته و قرار است به زودی زود منتشر شود.
یزدانی كه اخیراً به خاطر همكاری با «مسعود كیمیایی» نامش بر سر زبان*ها افتاده، این بار هم به سراغ ترانه*های «یغما گلرویی» رفته است؛ همانطور كه در آلبوم «پرنده بی*پرنده» (كه آن هم اول «كپ نكنین»* نام داشت) همكاری این دو نفر با موسیقی «حمید صدری» جواب داد و آلبوم خوبی حاصل شد.
آلبوم اول یزدانی هم آلبوم خوبی بود؛ «شهردل» با اشعار مولانا و موسیقی خود رضا. هر چند كه سبك و سیاق آن كلاً با آلبوم دوم فرق داشت.
یزدانی در «هیس» هم سبكی شبیه پرنده بی*پرنده را دنبال كرده؛ موسیقی پاپ و راك با ترانه*های مثلاً انتقادی- اجتماعی یغما گلرویی. چیزی شبیه «لاله*زار» كه مورد توجه كسی مثل كیمیایی قرار گرفت كه همه از سختگیری*های او باخبرند. كیمیایی مدت هاست كه دیگر با خواننده*ای همكاری نزدیكی نداشته. ولی حالا از رضا یزدانی خوشش آمده و بعد از فیلم «حكم»، این بار در «رئیس» هم به سراغ او رفته است. با این تفاوت كه این بار برخلاف دفعه قبل، ترانه فیلم به صورت اختصاصی برای «رئیس» ساخته می*شود، نه مثل لاله*زار كه از آلبوم دوم یزدانی انتخاب شده بود.
هیس هم مثل پرنده بی*پرنده توسط «دارینوش» منتشر می*شود؛ شركتی كه در تولید این قبیل كارها سابقه دارد.
-
حالا دیگر اغلب ما «رضا یزدانی» را به عنوان یک خواننده متفاوت پذیرفته ایم. مجموع خصوصیت های این هنرمند جوان، از او کاراکتری ساخته که با تکیه بر آن می شود گفت در سال های اخیر جای چنین خواننده ای در دایره گل و گشاد موزیک این مملکت سخت خالی بوده. اگر بت سازان و اسطوره پردازان دشنامم ندهند، بگویم کسی از تبار فرهاد و فریدون.
اما اگر کمی از هیجانزدگی اولیه فاصله بگیریم، این سوال پیش می آید که آیا می شود به او امید بست، و آیا رضا خواهد توانست جای خالی آن موزیسین های معترض سبیلو را برای ما پر کند یا نه؟
درباره مثلث های طلایی «صدا- کلام- موزیک» افسانه ها شنیده ایم؛ یعنی همان خواننده ها که ذکر خیرشان رفت، با یک ترانه سرای خوب به علاوه یک آهنگساز درجه یک پشتیبانی می شدند. آن ها وقتی به اوج صدا رسیدند که جزئی از یک تیم بودند. تیمی از بهترین های وقت، بلکه بهترین های تاریخ موسیقی ما.
حالا آیا رضا یزدانی هم چنین تیمی را در خدمت دارد؟ واضح این که الزامی برای کار تیمی نیست؛ همانطور که می بینیم رضا در ساخت موزیک آلبوم هایش خودکفاست! اما آنجا که کار را به دیگری سپرده چطور؟ آیا در ترانه هم خوب پشتیبانی می شود؟
ترانه های دو آلبوم اخیر یزدانی تماماً از سروده های «یغما گلرویی» هستند. شاعری که جدا از شهرت، از نظر درک شعر و قدرت خیال هم در میان هم قطارانش برتری خاصی دارد. ولی واقعیت این که وقتی یغما ترانه می گوید، سروده هایش سخت به زبان جاری می شوند. یعنی فاقد اولین خصوصیت یک ترانه خوب که شاید عدم پیچیدگی و سرعت حفظ شدن اش توسط مخاطب باشد، است.
شما را نمی دانم ولی شخصاً آرزو به دلم ماند یک بار آن ترانه «شمال» - که چقدر دوست اش دارم- را درست تا ته اش بخوانم!
شاید اگر یزدانی در انتخاب ترانه برای آلبوم هایش وسواس بیشتری به خرج بدهد، هم او به نتایج بهتری برسد و هم ما آن گم کرده مان را زودتر پیدا کنیم؛ بی سبیل هم قبول، اما کمی دلنشین تر و همچنان باشعور.
Comment
Comment