Announcement

Collapse
No announcement yet.

Esfahan Metal

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • Esfahan Metal

    دروازه چوبی يه قلعه قديمی تواستکهلم رو زدم. در باز شد. رفتم اتاق بچه ها. رو قالی اصفهان نشستم و مهر واورنگ با گيتار الکتريک و شعر فارسی، شروع کردن. از "انرژی هسته ای حق نيست" تا "شمشير صلح" گفتيمو شنيديم.

    بچه ها سبک موسيقی شما چيه؟

    اورنگ: اصفهان متال!

    صدای گيتارتون همسايه ها رو اذيت نمی کنه؟

    مهر: نه. چون بيشتر اوقات مسافرتن!

    چند ساله توی سوئد زندگی می کنين؟

    مهر: تقريباً ۵ ساله.

    توی ايران هم موسيقی رو به صورت گروهی می زدين؟

    مهر: من و اورنگ هميشه با هم کار می کرديم. خيلی ها به گروه ميومدن و خيلی هام ميرفتن. اين عشق توی وجودشون نبود که کار رو ادامه بدن. ما ميخواستيم موسيقی رو به جايی برسونيم که حرفی برای گفتن داشته باشيم. بتونيم درد يک جامعه رو بگيريم و از طرفی بازتاب داشته باشيم تا بتونيم طرز تفکر اون جامعه رو عوض کنيم.
    به خاطر سبک کارمون و حرف هايی که می زديم مشکلات زيادی برامون پيش اومد و مجبور شديم از ايران خارج بشيم. اينجا توی سوئد هم مشکلات خودش رو داره! البته اينجا آزاد هستيم و می تونيم حرف هايی رو که داريم بزنيم، اما از طرفی خيلی سخته که حرفت رو به گوش کسی برسونی.

    توی ايران هميشه ترس از اين بود که کميته توی خونه نريزه، اينجا از طرف اداره مهاجرت مشکل داری! برای ما خيلی مهمه که به عنوان يک ايرانی مهاجر، خودمون رو طوری نشون بديم که روزی نگن ايرانی ها عقب افتاده هستن! برای همين کارمون خيلی سخته.

    توی اطاق، يا بهتره بگم قلعه شما يک شمشير می بينم، جريان اين شمشير چيه؟

    اورنگ: شمشير رو من ساختم. از بچگی به کارهای صنعتی علاقه داشتم. هنوز هم سعی می کنم ادامه اش بدم. يک جورايی اين کار عشقه منه. مخصوصاً زمانی که با هنر مخلوط بشه. موسيقی ما بيان خشم ايرانی هست و مسلماً برای اين کار از قاشق استفاده نمی کنيم! شمشير نماد جنگجويی هست که ما توی موسيقيمون بيان می کنيم.

    من شنيدم توی يکی از آهنگ هاتون از شعر ايرانی هم ميخواين استفاده کنين؟

    مهر: آره. من بيشتر سعی می کنم از شعرهای وحشی و عجيب غريب استفاده بکنم. اما اورنگ برعکس من شعرها رو خودش ميگه و ميخواد اون بيانی که توی جامعه هست رو توی شعرهاش جای بده.

    اورنگ، شعرهات رو به فارسی ميگی يا انگليسی؟

    اورنگ: من به فارسی می نويسمشون و به انگليسی دست و پا شکسته ترجمه می کنم. بعد ميدم توی فيلتر دو سه تا از دوستام که انگليسيشون خوبه و بعد يک شعر در مياد. البته بيشتر شبيه متن هست تا شعر.

    شعرهايی که ميگی چه موضوعاتی داره؟

    اورنگ: مثلاً يکی از شعرهام "The Very last time" هست که متنش اينه:

    گيلاس ها برای پسين بار شکوفه می کنند
    زنبورها برای پسين بار شادمانه در ميان شکوفه ها می رقصند
    گنجشک ها و بلبل ها، اين پسين اين آواز خانی مستانه آنهاست
    صدای کودکان را می شنوم، صدای کوبش پا به توپ فوتبال
    صدای مادری که کودکش را می خواند، اين پسين صداهاست
    اتوبوس در کنار ايستگاه می ايسند، دو دل داده از آن پياده می شوند
    چه زيباست بوسه آنها در هنگام بدرود، اين پسين بوسه ها خواهد بود.

    چه کسی توی آهنگ هاتون ميخونه؟

    اورنگ: يه پسر سوئدی. مهر هم به صورت صدای دوم ميخونه.

    توی اصفهان با چه ظاهری توی جامعه بودين؟

    مهر: توی اصفهان من کله هم رو هميشه ماشين می کردم. ريش هامم هميشه بلند بود
    کار توی ايران به چه صورت بود؟

    اورنگ: مسائل پيچيده بود. صورت ما بيشتر شبيه به يک ماسک بود تا يک واقعيت. ولی در پشت اين صورت ها، کسان ديگه ای بوديم. از روزی که اومديم سوئد سعی کرديم اينجوری نباشيم و خودسانسوری نکنيم. الان مثل همه بچه های متال چرم می پوشيم و مست می کنيم!

    اسم گروهتون چيه؟

    اورنگ: اول "Swastika" بود! اما وقتی که اومديم اينجا و اسم گروه رو گفتيم، بهمون گفتن که شما نژاد پرستين! سعی کرديم اسم گروه رو به "Knight of fire" (سلحشور آتش) تغيير بديم.

    برعکس وب سايتتون که پر از عکس های ايران قديمه، شما از ابزاری استفاده می کنيد که از غرب اومده. خيلی ها ممکنه بگن که اين ها غرب زدن! نظرتون چيه؟

    مهر: استفاده کردن از هنر و تکنولوژی غرب برای پيشرفت مملکت خودمون به نظر من نه تنها غرب زدگی نيست، بلکه ميهن پرستيه و ما افتخار می کنيم که موسيقی سبک آمريکايی می زنيم. ما هيچ دشمنی با هيچ مملکتی نداريم! به نظر من هنرمند ايرانی بايد حرف جامعه اش رو بزنه اما به هيچ وجه دنبال سليقه جامعه اش نباشه! هنرمند بايد سليقه ساز باشه.

    Attached Files
Working...
X