Announcement

Collapse
No announcement yet.

Talk With Sandy

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • Talk With Sandy

    گروه سندی چگونه راه افتاد؟

    شهرام: گروه سندی در سال ۱۹۸۷ در فرانکفورت آلمان توسط دوست عزیزم بهزاد پیشرو، رضا سمیری و احمد عبداللهی و بنده به وجود اومد. ما تصمیم گرفتیم یک گروه موسیقی با سبک متفاوت با سبکهای متداول اون زمان راه بندازیم. البته اول آهنگ خواننده های دیگه رو کپی می کردیم و آهنگی از خودمون نداشتیم. اما نحوه اجرای اون روی صحنه فرق می کرد و کاملا متفاوت بود با نحوه اجرای خوانندگان آن زمان که اکثرا محجوب بودند. بعد تصمیم گرفتیم که از خودمون هم آهنگ داشته باشیم. بنابراین شروع کردیم به ساختن آهنگ هایی که با سلیقه ما جور در می اومد.

    شاعر ترانه های شما چه کسی است؟

    شهرام: اکثرا شعرها را خودم می گم و بعضا از دوستانی که همکاری داشتیم، کمک می گرفتم مثلا چند تا کار با خانم پاکسیما انجام دادیم. ولی از اونجایی که مضمون شعر به سبک کار ما جهت خاصی می دهد، همیشه خودم سعی کردم که در نوشتم شعرها دخیل باشم. البته در آلبوم جدید کار چند ترانه سرا در داخل ایران نیز وجود داره.

    چرا در آلبوم جدیدتون مانند آلبوم گذشته مشکلات اجتماعی را بیان نکردید و مانند جو غالب دنبال عشق و عاشقی رفتید؟

    شهرام: عشق و عاشقی شنونده زیادی داره. در هنگام شنیدن ترانه هایی با مضامین اجتماعی شنونده باید درباره شعر آهنگ ها فکر کنه و خیلی از مردم داخل ابران هم دوست ندارند که هنگام شنیدن آهنگ به فکر کردن واداشته بشوند، بلکه بیشتر دوست دارند که از ملودی ترانه لذت ببرند. من خودم شخصا ترانه هایی رو دوست دارم که بیشتر موضوعات عشقی دارند و اگر تمام کار گروه را به موضوعهای اجتماعی محدود کنیم، به نحوی طیف مخاطبانمون را محدود می کنیم. به هر صورت تصمیم گرفتیم در این آلبوم یک زاویه دیگری از کارهای سندی رو نشون بدیم که خوشبختانه نتیجه مثبتی هم گرفتیم.

    بعضی از خوانندگان وب سایت گفته انذ با وجود اینکه در ایران زندگی نمی کنید ولی حرف دل اکثر جوون های ایرانی را در آهنگ هاتون می زنید؟

    شهرام: ارتباط من با ایران خیلی زیاده و در روز ایمیل های زیادی هم از ایران به دستم میرسه که اکثرا جوانها از مسائل خودشون و مسایل دوربرشون که حتی بعضی وقت ها خیلی هم سیاسیه با ما صحبت می کنند. همیشه اخبار را هم دنبال می کنیم. بچه هایی هستند در ایران که کارهای موسیقی خودشون را برای ما می فرستند، ما گوش می کنیم و نظر می دهیم. خوشبختانه ارتباط خیلی خوبی داریم.

    خشایار آذر

    خشایار چگونه وارد گروه سندی و دنیای موسیقی شده؟

    خشایار: من از سن چهار یا پنج سالگی ارگ می زدم. کم کم یاد گرفتم که آهنگ های خارجی رو بزنم و در سن ۱۸ سالگی بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان به حالت رسمی به گروه سندی وارد شدم و الان پنج سالی هست که با گروه سندی همکاری می کنم. کارهای آهنگ سازی و خوانندگی هم در آلبوم جدید کردم.

    نظر شما در مورد گروهای رپ فارسی که در ایران فعالیت می کنند چیه؟

    خشایار: با خیلیهاشون در تماس هستیم و به کارهاشون گوش می کنیم. خیلیهاشون مشکلات اجتماعی موجود در ایران را مطرح می کنند. ولی بعضی از این گروهها از الفاظی در کارهاشون استفاده می کنند که زیاد با فرهنگ در ایران جور نیست.

    شهرام: رپ فارسی هنوز خیلی کار داره. نباید معیار دوستان داشتن چند نفر از نزدیکان ما باشه، معیار باید جامعه باشه. رپ فارسی هنوز در جامعه ایران فراگیر نشده. اهمیت رپ بیشتر درمفهوم شعر است ولی در ایران بیشتر شنوندگان به ملودی توجه می کنند و از اون لذت می برند. به نظر من زمان زیادی باقی مانده که شنوندگان موسیقی در ایران به غیر ملودی از دیگر اجزای یک آهنگ هم لذت ببرند.

    یکی از خوانندگان پرسیده که دریکی از آهنگهای آلبوم آخرتون عبارت "بیا که عشقم روته" به چه معنی است؟

    شهرام: یکی از اصطلاحات خیابانی رایج در آبادان است. وقتی بچه ها با لحن شوخی می خواهند بگویند دوست دارم از این عبارت استفاده می کنند

    آیا تصمیم ندارید که دختری را به گروه خودتون اضافه کنید؟

    شهرام: فعلا نه!

    از فیلمهای سینمایی بعد از انقلاب فیلم مورد علاقه شما چیه؟

    شهرام: عروش آتش و ارتفاع پست

    آیا درست که پدر شما وزیر فرهنگ بوده؟

    شهرام: خیر

    به نظر شما مشکل موسیقی پاپ ایران چیه؟

    مشکلات که زیاده، ولی بزرگترینش به نظر من کمبود هنرمند، ولی زیاد بودن اجرا کننده است، تولید کننده کم داریم. هنرمندان بزرگ دنیا خودشون شعر می گن، آهنگ می سازند و ساز می زنند. ولی در موسیقی پاپ ابرانی تعداد کمی تولید کننده داریم و تعداد زیادی اجرا کننده که از تولیدات این عده محدود استفاده می کنند. در موسیقی پاپ ایرانی فقط خوندن هنر شناخته میشه.

    تاثیر فرهنگ گرم خوزستان روی کارهای شما چیه؟

    شهرام: اهل آبادان بودن روی موسیقی من هم خیلی تاثیر گذاشته. خوشبختانه علاوه بر موسیقی عامیانه که در ایران رواج داره، من با موسیقی بندری بزرگ شدم و نحوه خوندن اون رو خوب میدونم. خوشبختانه تلفیق اون نوع موسیقی با سبکهای موسیقی امروزی نتیجه خیلی خوبی داشته و کلی طرفدار پیدا کرد، نه تنها در بین ایرانیان بلکه در کشورهای عربی هم طرفدارانی پیدا کرده. سبک بندری این قابلیت را داره که به صورت یک سبک بین المللی در بیاد، چون عنصرهایی از موسیقی آفریقایی، آمریکای لاتین در این نوع سبک وجود داره. همچنین اگر کار خوانندگان خودمون را ملاحظه کنید، تعداد خیلی کمی هستند که در سبک بندری کاری را اجرا نکرده اند.

    درسته که شما مشکل اقامت در آمریکا دارید؟

    بله. دلیل اینکه از آمریکا هم نمی تونیم خارج بشیم همینه.

    یکی دیگه پرسیده آیا شما خیال دارید مثل گروه "بلک کتز" خواننده تربیت کنید و گروه های دیگری رو زیر نظر داشته باشید؟

    به اون حالت که من معلمشون باشم، نه! اگر ببینم کسی استعداد داره هر کمکی از دستم بر میاد براشون انجام میدم و میفرستم دنبال کاراشون. چون من دوست ندارم مربی و رییس کسی باشم.

    آیا برای موفق شدن در عرصه موسیقی حتما باید به لس آنجلس رفت؟

    همه دنیا میشه خواننده شد. آهنگهایی از ایران دریافت می کنند که کیفیت خیلی بالایی دارند. گروه سندی کار خودش را در آلمان شروع کرده و سه تا از آلبومهامون اونجا درست شد.

    شرح حال گروه سندی

    شهرام آذر در 1328 در آبادان متولد شد. در سالهای قبل از انقلاب در ایران با خوانندگانی همچون بتی، شاهرخ، نوش آفرین، ابی و داریوش همکاریهایی داشت. در سالهای جنگ ایران و عراق در اندیمشک اقامت داشته و در سال 1984 میلادی به آلمان مهاجرت کرد. وی در آنجا کار موسیقی خود را ادامه داد و گروه سندی را در سال 1987 راه اندازی و چند سال بعد به آمریکا مهاجرت کرد.

    شهرام آذر ازدواج کرده و سه فرزند دارد. پسرش خشایار یکی از اعضای گروه هفت نفره سندی است. دیگر اعضای گروه می توان از باباخانی، بهزاد پیشرو، سام سهرابی، اولیور واروژیان و راس رایت نام برد.

    سبک موسیقی گروه سندی تلفیقی از سبک رپ در زمینه شعر ترانه و"تکنو" و "بندری" در آهنگها است. گروه سندی یکی از اولین گروههایی بود که مسایل و مشکلات اجتماعی جوانان ایران (مانند ازدواج، اعتیاد و مهاجرت به خارج) را موضوع بسیاری از آهنگهای خود قرار داد.

    گروه سندی تا کنون بیش از پنج آلبوم و تعداد زیادی تک آهنگ به بازار عرضه کرده است که آخرین آلبوم این گروه "سبک سنگین" نام دارد.

    Attached Files

  • #2
    Ey valla,I saw their interview on TV many times, Shahram Azar is my causin's friend. They used to go to the same high school in Abadan. He is an awsome guy

    Comment


    • #3
      ye abadani'e doostesho mibine...bad mige Arnold ro mishnasii??.....bad mige man aliiishoonam....
      Originally posted by abadani69 View Post
      Ey valla,I saw their interview on TV many times, Shahram Azar is my causin's friend. They used to go to the same high school in Abadan. He is an awsome guy

      Comment


      • #4
        I love this guy!

        Comment


        • #5
          سابقه گروه سندی بر میگرده به موهای پف دار و کتهای شونه پهن، بر می گرده به ساحل خلیج فارس. بچه ها کسانی بودن که ریتم و حس بندری واقعی رو که تا چند سال قبل دراصل شیش و هشت تهرانی بود ، به موسیقی روز ایرانی منتقل کردن.

          کارهای بندری بچه ها تاثیر گرفته از گروه بستکیه سلطانیز هستش ( یه گروه دوازده نفری که الان بحرین هستن ) اگه سندی نبود نه صدای هلهله ای تو پاپ امروز بود و نه خیلی از آهنگهای خواننده دیگه هیجان پیدا میکردن.

          آلبوم " سبک ، سنگین " گروه سندی ، دی ماه گذشته اومد بیرون در این شرایط که : شهرام آذرهفت ساله که از آلمان به آمریکا مهاجرت کرده و در حومه لس آنجلس زندگی میکنه ، اهل شهر نیست و تو سفرم به آمریکا فقط تونستم بعد قرار ضبط استودیوش ، همراه با پسرش (خشایار) توو یه کافه کنار خیابون و شلوغ ببینمشون.

          میخوام اوله مصاحبه ، برم سراغه خشایار ، که سندیه جدیده! آقا این آلبومه دومه دیگه که تو با گروه هستی ؟

          آره این دومین آلبومه که با سندی همکاری دارم ، البته الان پنج ساله که با سندی ، روی صحنه کیبورد می زنم ولی خوب تو این آلبوم دو تا آهنگ ساختم که " بنی " یکیشه که خودم خوندم و " دختر " که با بابا ، همصدا خوندیم.

          حالا کی سبکه کی سنگین ؟ "سبک ، سنگین " اسمه آلبومه دیگه...

          " سبک ، سنگین " یه فرم دیگه ای بود نسبت به کارهای قبلی ما! در واقع کلامی که درش استفاده شده ، ملودی داره تا اینکه مثل موسیقی قبلیمون که حالت رپ هم داشت ، مدام قطع بشه و شعرها هم عاشقانست ( که البته یادش بخیر ، چون دیگه سننا رفته بالا و عاقل شدیم ! ) من قبل از اینکه این آلبوم بیاد بیرون می گفتم ، می خوام کارمون رو اینبار " سبک، سنگین " کنم ، واسه همین ، اسمه آلبوم شد " سبک سنگین " ! که بسیار هم خوب از آب در اومد.

          یه چیزه دیگه ای هم که هست ، اینه که بهزاد دیگه تو گروه شما نیست ، این به خاطره چیه؟ اختلاف جغرافیایی یا اختلافه ... ه ه ه... بعد چهارمی ؟

          بهزاد به خاطره اینکه فاصلش ازمون زیاده ، یعنی نمی تونه بیاد آمریکا فعلا! ولی طبق صحبت هایی که کردیم ، قراره به زودی بیاد لوس آنجلس و به ما ملحق بشه

          پس لازم شد که اعضای گروه جدید رو معرفی کنی ، چون سندی شبیه به یه پروژست ، چون اعضای گروه هی عوض میشن ولی مثلا دو نفر اصلی هستن و همیشه با گروه هستن.

          می دونی ما تو کشور خودمون نیستیم ، یه موقع می بینی یکی رفت یه کشور دیگه ، یکی نتونست بره ! اینه که زندگیون معلوم نیست ، برای همین گه گداری اعضای گروه به اجبار عوض میشن . وقتی از آلمان اومدیم آمریکا خوب خیلی از بچه ها نتونستن بیان آمریکا ، در نتیجه از بچه هایی که تو آمریکا هستن ، داریم استفاده می کنیم . الان بچه های گروه هستن : کارلو باباخانیان ، نوازنده ی درامه ! بهزاد پیشرو ، که امیدواریم به زودی بهمون ملحق بشه که اونم درام می زنه ! الویر واروژان و خشایار که نوازنده ی کبیوردن و راس رایت که نوازنده ی بیسه و سام سهرابی که برای گروه پرکاشن می زنه و بنده !!

          و معمولا بچه ها واسه ی برنامه ی زنده میان ؟

          آره ، چرا نه !

          سواله بعدیم ، هم در رابطه با خشایار هست : خشایار تو چی اوردی به گروه ؟ به جز موسیقی ، باعث چه تغییر و تحولاتی شدی تو سندی ؟

          به نظرم سندی ، وقتی واردش شدم ، هیچ کمبودی نداشت ، من فقط دو تا آهنگ واسه ی سندی اوردم ، ولی من سعی می کنم که فعال باشم و هر کاری که می تونم برای گروه انجام بدم، شاید بهتر باشه از بابا بپرسی

          ... خوب شهرام ، خشایار از یه نسله دیگست ، چه چیزهایی فکر می کنی خشایار اورد که سندی بهش نیاز داشت ، مخصوصا از لحاظ روابط عمومی با نسل جوون ؟!

          خوب خشایار ، تو روابط عمومی خیلی قوی تر از منه . من اصلا اینجوری نیستم . من کارم تو استودیو هستش و فنیه ! ولی خشایار نه ! همش صحبت می کنه ، به این ایمیل می ده ، با اون رابطه برقرار می کنه ... مثلا همین قراره ما و شما رو امروز خشایار تنظیم کرد دیگه ...

          خوب شهرام ، حالا باز برگردیم به گذشته ، اولین اعضای گروه سندی کیا بودن ؟

          بهزاد بود و من و رضا زمینی ، احمد عبداللهی و ... ما همدیگه رو از ایران میشناختیم و ۱۹۸۷ هم گروه سندی رو راه انداختیم . اسم " سندی " رو هم واسه ی این رویه گروه گذاشتیم ، چون ما همه بچه ی جنوب بودیم ، خواستیم یه اسمی رویه گروه بزاریم که حال و هوای ساحل و دریا و جنوب رو داشته باشه . واسه همین " سند" به معنی شن رو انتخاب کردیم ، که یه جورایی معنی " خاکی " و خودمونی رو هم میده !

          خوب کاری که شما اون موقع کردین و کاره مشکلی هم بود ، (چون از زمانه جلوتر بود و باید بین مردم جا مینداختینش) ، این بود که شما سبک های راک و رپ رو به موسیقی ایرانی اضافه کردین ، ولی خوب همیشه بندری رو به عنوان اصل نگه داشتین ،ولی تو این آلبومه جدیدتون این کمتره ، یعنی به نظر می رسه که سندی داره یه کار الکترونیکی با جنبه های محلی می کنه ، می خواستم ببینم این طرزه فکرم درسته ؟ یا این فنجونه چایی رو بکوبم تو سرم ازخجالت ؟؟

          شما اگه از طرفدارای سندی بپرسین ، که سندی سبکش چیه ، اونا براتون تعریف می کنن ، از نظر تنظیم موسیقی ، از نظر فرم خوندن و موسیقی و حتی از نظر فرم لباس پوشیدن ، "سندی" سبکه خاص خودش رو داره ... سبک کاره سندی اینه و هر کی هم که مثلش بیاد ، میشه تقلید . الان اگه یه موزیک سندی رو بدونه اینکه معرفیش کنین ، واسه یکی بزارین ، خوب کاملا متوجه میشه که این موسیقی ماله سندیه ! به خاطره اینکه ، ما از صداهایی استفاده کردیم که ۲۰ ساله پیش تو اروپا مد بودن ولی تو آمریکا اینطور نبود اون موقع ! به خاطر همین بود که کارمون گرفت

          و اصولا این ریتم های بندری که شما دارین از کجا میاد ؟

          خوب خیلی هاشون که از قبل بوده ، محلی هست و ما فقط بازسازیشون می کنیم ، ملودیشون رو تغییر میدیم و روشون شعرهامون رو می زاریم ولی خوب بعضی هاشون رو هم خودم درست می کنم

          و این سبکی که باهم دست می زنین و می خونین و شور و شوق داره ، از کجا اومده ... ؟

          خوب اینا فرمی بود که تو آبادنمون ، بچه ها ، مهمونی و پارتی بود ، واقعا همین کارها رو می کردن و می زدن و می خوندن و می رقصیدن . ما اون رو اوردیم ! اصیله ...

          و دوباره برگردیم به این آلبومه جدیدتون : " سبک ، سنگین " ، اصولا چه خطی رو دنبال می کنید توش و چقدر بهش رسیدین؟

          من فکر می کنم این آلبوم ، آلبوم موفق ما بوده ، یعنی ما تونستیم یه زاویه ی دیگه ای از کار سندی رو نشون بدم. ببینید من غیر از " سندی " برای خیلی های دیگه آهنگ ساختم با سبک های مختلف ، از هاوس تا الکترونیکی ترینش ... و اصلا کاره من با صداهای مجازی که تو کامپیوتر ، ازشون برای ساختن آهنگ استفاده میشه، خوب من گفتم این کارو واسه کسای دیگه می کنم ، چرا واسه سندی نکنم؟! واسه همین بود که زدیم تو این خط !

          و کلا شهرام می خواستم ، یکمی هم از زندگی خصوصیت بگی ... خصوصا الان که دیگه " پدر و پسری" کار می کنین ... الان خونه اومده تو استودیو ؟ یا استودیو و خونه یکی شدن ؟!

          من که خیلی وقته استودیوم در منزلمه ، از وقتی که دیگه کارهای دیجیتال شده ، همه ی کارهای موسیقی سازی و ضبطش رو تو خونه انجام میدم ، از صبح تا شیش و هفت عصر ، البته به جز یه شنبه ها ! دیگه یه شنبه ها همه چی رو میزاریم کنار و با خونواده میریم خوش می گذرونیم . خشایارم که پیشه ماست ، آهنگ درست می کنه ... یه شنبه ها یه کاره دیگه هم می کنم: باغبونی ( ریسه ی خنده ، با نیش باز من و تعجب سندی ها! )
          می دونی چون در تمام طول هفته داری با موسیقی و سر و صدا سر و کله می زنی ، به آرامش باغبونی نیاز داری ... گلهای رنگی ، به من آرامش میدن ! البته گل های بدون بو!!!

          گله پلاستیکی منظورتونه ؟

          نه ، منظورم از این گلهای شب بو هستش ! اونها خوبن

          و اصولا این مهاجرت به لوس آنجلس چه تاثیری روتون گذاشته ؟

          البته ما حدود پنج سال لوس آنجلس بودیم ولی الان حدود دو ساله که در ۲۰۰ کیلومتریش هستیم که منطقه ی خیلی آرومیه . من از ساختمون بلند بدم میاد ولی اینجا همش پر از طبیعته . آدم حس آزادی بهش دست میده

          و شهرام " ایران رفتن " چی ؟ شده تا حالا یواشکی بری و برگردی ؟ میتونی بری؟

          نه نرفتم ، من ۲۳ ساله از ایران اومدم بیرون و برنگشتم . البته به ما گفتن که می تونید بیاین و کاری باهاتون نداریم ، ولی خوب من می خوام جایی که میرم ، بتونم توش کار کنم . ولی اونجا که نمی شه . یه چیز دیگه ، اونجا آدم نمی دونه چه اتفاقی می افته، یهو بریم بعد نزاریم بیایم بیرون چی ؟ البته دوست دارم برم مادرم رو ببینم ولی خوب ...

          شهرام واقعا دمت گرم که با ما بودی ، خیلی کیف کردم از گپمون اینجا تو پیاده روی شلوغ لوس آنجلس ...

          Comment

          Working...
          X