Announcement

Collapse
No announcement yet.

marmar

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • marmar

    توي يه موزه ي معروف که با سنگ هاي مرمر کف پوش شده بود, مجسمه بسيار زيباي مرمريني به نمايش گذاشته شده بودند که مردم از راه هاي دورو نزديک واسه ديدنش به اونجا مي اومدن.

    و کسي نبود که اونو ببينه و لب به تحسين باز نکنه

    يه شب سنگ مرمري که کف پوش اون سالن بود؛ با مجسمه؛ شروع به حرف زدن کرد و گفت:

    "اين؛ منصفانه نيست!

    چرا همه پا روي من مي ذارن تا تورو تحسين کنن؟!

    مگه يادت نيست؟!

    ما هر دومون توي يه معدن بوديم,مگه نه؟

    اين عادلانه نيست!

    من خيلي شاکيم!"

    مجسمه لبخندي زد و آروم گفت:

    "يادته روزي که مجسمه ساز خواست روت کار کنه, چقدر سرسختي و مقاومت کردي؟"

    سنگ پاسخ داد:

    "آره ؛آخه ابزارش به من آسيب ميرسوند."

    آخه گمون کردم مي خواد آزارم بده.

    آخه تحمل اون همه دردو رنج رو نداشتم."

    و مجسمه با همون آرامش و لبخند مليح ادامه داد که:

    "ولي من فکر کردم که به طور حتم مي خواد ازم چيز بي نظيري بسازه.

    به طور حتم بناست به يه شاهکار تبديل بشم .

    به طور حتم در پي اين رنج ؛گنجي هست.

    پس بهش گفتم :

    "هرچي ميخواي ضربه بزن ؛بتراش و صيقل بده!"

    و درد کارهاش و لطمه هائي رو که ابزارش به من مي زدن رو به جون خريدم.

    و هر چي بيشتر مي شدن؛بيشتر تاب مي آوردم تا زيباتر بشم!

    پس امروز نمي توني ديگران رو سرزنش کني که چرا روي تو پا ميذارن و بي توجه عبور مي کنن.."







    رنج و سختي ها هداياي خالق مهربون هستيه به من و تو .



    و يادمون باشه قراره اون قدر خوشگل بشيم که خودمون هم نمي تونيم از الان باور و تصور کنيم.



    پس بيا ازين به بعد به هر مسئله و مشکلي سلام کنيم و بگيم:"خوش اومدي"



    و از خودمون بپرسيم :



    "اين بار اون لطيف بزرگ چه موهبت و هديه اي برامون فرستاده؟"
    Tasavor kon jahaniro ke toosh zendan yek afsanast
    Tamame jangaye donya shodan mashmoole atash bast
    Kasi aghaye alam nist barabar ba hamand mardom
    Dige sahme har ensane tane har dooneye gandom
    Bedone marzo mahdoode vatan yani hame donya
    Tasavor kon to mitoni beshi taabire in roya
Working...
X