Announcement

Collapse
No announcement yet.

Shahram Nazeri

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • Shahram Nazeri

    Shahram Nazeri is one of Iran's most popular singers and a master of the Persian classical and Sufi repertoires. He was born to a musical Kurdish family in Kermanshah, Western Iran, in 1950 and joined Sufi ensembles at the age of eight. When he was eleven, he sang on Iranian television and started to study the traditional repertoire or radif. He became attracted to the mysteries of Sufism and its music and literature through the works of Mowlana Jelaladin Rumi, Sheikh Attar and others.

    His teachers include some of the most important exponents of Persian music in this century - Abdollah Davami, Nourali Boroumand, and Mahmood Karimi. He has won many prizes and has sung with the leading ensembles of Iran, Sheyda and Aref. His performances in Europe, the Middle East, and North America have been acclaimed for their poetry and virtuosity. He has numerous recordings to his credit, including his newest recording Mystified on the Kereshmeh label.

    His best ahangs (albums) are :

    Still, Nazeri's beautiful voice and brilliant performances by the Kamkars make this album wonderful to listen to. A mysitical journey, indeed.

    From "Dar Golestaneh"
    Singer: Shahram Nazeri
    Composer: H. Kamkar
    Deklameh: AhamadReza Ahmadi

    Sedaye Sokhane Eshgh

    1. In The Court of Love
    2. Spiral Of Abandon
    3. Supplication
    4. Surrender
    5. Revelation
    6. Voice Of Endearment

    Gol-e Sad Barg

    * Dars-e sahar (intro)
    * Andak andak
    * Del-e man ra'ye to daard
    * Elaa yaa ayyohal saaqi

    From the "She'r o erfaan"

    * Benmaay rokh

    And more . . .

  • #2
    شهرام ناظري خواننده‌ي موسيقي ايراني گفت:علاقه‌منديم بهترين برنامه‌ها و موقعيت‌ها را براي برگزاري كنسرت در ايران داشته باشيم اما اصولا برگزاري كنسرت كار پر مشقت و سختي است.

    به گزارش خبرنگارهنري ايسنا، ناظري كه در اولين شب اجراي خود در استاديوم تنيس مجموعه فرهنگي ورزشي انقلاب سخن مي گفت افزود: ظرف يك هفته اخير با مسائل مختلف و طاقت فرسايي روبرو بوديم كه با همت مسئولان اين مشكلات حل شد.

    وي در ادامه تصريح كرد: از همه شما سپاسگذارم به خاطر اينكه مشكلات اين كنسرت را تحمل كرديد و اگر مشكلات و سختي هايي براي مكان نشستن داشتنيد، حقيقتي است كه متاسفانه وجود دارد .

    ناظري ادامه داد: من براي برگزاري اين كنسرت ماهها فكر كردم و بسيار ترديد داشتم و بارها مردد شدم اما سرانجام برگزار شد.

    وي ادامه داد: وقتي در مقابل شما قرار مي گيريم ، نيرو و انرژي گسترده‌اي از سوي شما به ما منتقل مي‌شود ولي وقتي از شما دورهستم اين انرژي نيز از بين مي‌رود.

    در اجراي شب نخست شهرام ناظري گروه موسيقي كاپوكي شامل "صابر نظر گاهي":تار و ديوان، شهرام محمدي:تار و دهل، راشد باباشهابي:كمانچه، فردين كريم خاوري:سه تار و جره، آرمان سيگارچي:عود،فردين لاهور پور: ني، بالابان و ديوان، پژمان اخباس: تنبك و پنداري، سياوش ناظري: دف به همراه شهرام ناظري به اجراي برنامه پرداختند.

    ناظري در برنامه‌ي خود به اجراي قطعاتي از كاستهاي "سفر به ديگر سو"، "آواز اساطير"، "آتش در نيستان" و "قطعات فولكور كردي پرداخت .

    به گزارش ايسنا؛ برنامه در دو بخش برگزار شد و بخش اول كه به پايان رسيد گروه صحنه را ترك نكرده و تنها با كوك كردن سازهايشان به نشانه ادامه كنسرت بر سر جاهيشان نشستند و بدون هيچ وقفه‌اي بخش دوم برنامه‌ي خود را كه به موسيقي كردي اختصاص داشت آغاز كردند.

    در ادامه ناظري با معرفي ساز ديوان گفت: من بعد از اينكه حدود سي سال پيش كار با ساز تنبور را شروع كردم به نوعي اين ساز را به ديگر مردمان معرفي كردم و در فكر اين بودم كه ساز "ديوان" را نيز كه مهجور مانده و در بين فرهنگ و موسيقي كردي و مقامهاي كردي جايگاه ويژه‌اي دارد و در تركيه نيز از اين ساز استفاده مي‌كنند را معرفي كنيم به اين دليل در اين بخش ساز ديوان نيز نواخته مي‌شود.

    براساس همين گزارش، بخش كردي اين كنسرت با استقبال زيادي مواجه شد به طوري كه در برخي قسمتها تماشاگران گروه را همراهي مي‌كردند. بعد از اين قسمت دوباره گروه بعد از كوك كردن سازهايشان به اجراي چند قطعه فارسي پرداختند و آخرين قطعه نيز با اجراي سه تار نوازي ناظري براي اجراي قطعه "الا يا ايها الساقي" شروع شد.



    درحاشيه

    -اين كنسرت با يك ساعت تاخير آغاز شد.

    -مسئولان برگزاري كنسرت برخورد مناسبي با عكاسان وخبرنگاران نداشتند و تا زمان آغاز كنسرت ،هيچ جايگاهي براي معدود خبرنگاران حاضر دراين برنامه وجود نداشت.

    اين درحاليست كه همتي پور مدير برگزاري كنسرت پيش ازاين به ايسنا گفته بود: براي خبرنگاران نيز كارت تردد چاپ شده است و جايگاهي نيز براي آنان اختصاص يافته است.

    برخي از حاضرين دراين كنسرت با مراجعه به خبرنگاران از جايگاه نامناسبي كه دراختيار آنها قرار گرفته‌ بود، به شدت گلايه مند بودند.

    درحاشيه اين كنسرت شنيده شد كه تعدادي بليط تقلبي به بهاي اندك دو هزارتومان فروخته شده و همچنين شايعاتي از بازار سياه بليط تا حدود سي چهل هزار تومان خبر مي‌داد.

    قبل از آغاز كنسرت پخش محدود صداي يك خواننده پاپ در محوطه‌ي برگزاري كنسرت تعجب همگان را برانگيخت.

    Comment


    • #3
      تنها خواننده سنتي هستم كه مقلد نيستم و هميشه در موسيقي سنتي به دنبال نوآوري و ارائه كارهاي جديد هستم. شهرام ناظری روز سه شنبه در جمع خبرنگاران با بیان این مطلب گفت: *من با اجراي كارهاي خاطره انگيز موافق نيستم. من تنها خواننده سنتي هستم كه مقلد نيستم و هميشه خواسته*ام در موسيقي سنتي به دنبال نوآوري و ارائه كارهاي جديد باشم.



      این خواننده که قرار بود این نشست مطبوعاتی را قبل از اجرای کنسرت خود برگزار کند،درباره علت برگزار نکردن نشست مطبوعاتی قبل از کنسرت گفت:من فکر می کردم که فقط سازمان های دولت مانند تالار وحدت می توانند چنین نشست هایی را برگزار کنند و نمی دانستم که به صورت خصوصی هم می توان این کار را انجام داد.
      ناظری که مجوز کنسرتش برخلاف دیگر هنرمندان در یک روز صادر شده است،ادامه داد: در کنسرت اخیرم بعد از دیدن این همه مشکل وحشت کردم؛البته هر سال این وضعیت بدتر می شود و من بعد از اتمام کنسرت می گویم دیگر کنسرت نمی دهم.اما بلاخره ما با دیدن مردم انرژی می گیریم.
      وي در ادامه تصريح كرد:* براي صدور مجوز برگزاري كنسرت ارگانهاي مختلف و متعددي بايد نظر بدهند واين امر برگزاري كنسرت در ايران را با مشكل مواجه كرده است؛شرايط برگزاري كنسرت موسيقي به گونه*اي است كه در كنسرت اخير ما، 48 ساعت مانده به برگزاري كنسرت، نزديك بود 2 بار كنسرت لغو شود.
      وی افزود:ما انتظار داريم ارگانهاي مسئول از موسيقي سنتي حمايت كنند چون در همه جاي دنيا ارگانهاي مسئول برنامه*ريزي خاصي در اين زمينه دارند تا مردم بتوانند با اصالتها و فرهنگ اصيل خود آشنا شوند.
      شهرام ناظری درباره چرایی برگزاری کنسرت خود با یک گروه جوان(کابوکی) گفت:من در کنسرت سعد آباد با یک گروه جوان هم این تجربه را داشتم؛با اینکه انتقادهای زیادی شد اما بعد از آن شاهد تجربیات متفاوت دیگر هنرمندان در این زمینه بودم.
      وی خاطرنشان کرد:من دوست دارم دست جوان ها را بگیرم و به نوعی در معرفی آنها نقشی داشته باشم.
      ناظري در پاسخ به سوالي كه مجوز برگزاري كنسرت در شش شب بود ولي چرا در دو شب برگزار شد گفت: ما پس از دو شب اجرا، به اين نتيجه رسيديم براي اينكه به كنسرت نظم بيشتري بدهيم، كنسرت را در روزهاي بعد برگزار كنيم ولي متوجه شديم كه با شرايط فعلي، بيشتر از كنسرتي كه پنج شنبه اين هفته برگزار مي*كنيم نمي*توان ادامه داد.
      شهرام ناظری پنج شنبه این هفته در مجموعه ورزشی انقلاب کنسرت می دهد.همچنین برای استفاده دانشجویان تعدادی بلیت در معاونت داشجویی دانشگاه تهران قرار داده است تا این قشر با یک هزینه اندک از این کنسرت استفاده کنند.



      Comment


      • #4
        مراسم هشتصدمين سالگرد مولانا در تهران ، در باشگاه دانشجوبان دانشگاه تهران، برگزار شد، در اين مراسم علاوه بر سخنرانی هايی که به همين مناسبت انجام شد، شهرام ناظری به همراه گروهش آثاری را اجرا کرد. قبل از اين هم شهرام ناظری که آثار زيادی از مولانا را تا کنون به صورت تصنيف اجرا کرده ، با دعوت دولت و وزارت فرهنگ ترکيه به قونيه رفته بود و اجراهايی داشت که به عنوان بهترين گروه موسيقی در ميان ۱۶ گروهی که در مراسم حضور داشت شناسايی ومعرفی شد.

        شهرام ناظری به قول خودش ، از سی سال پيش ، خواندن اشعاری از مولانا را شروع کرده، ابولحسن مختاباد، منتقد موسيقی در تهران، می گه اين خواننده آثار سنتی ايرانی ، مولانا را به اهالی موسيقی و درواقع عموم مردم شناساند.

        اما چطور شد که شهرام ناظری به آثار مولانا و اجرای اونها علاقه مند شد. خود شهرام ناظری توضيح می ده که دليلش اين بود که او به دليل اينکه متولد کرمانشاه بود، به دنبال فرهنگ حماسی می گشت تا غزل وشعر عاشقانه. چون احساس می کرده به نوعی موسيقی سنتی ما به سمت نوحه سرايی پيش می رفته.

        اما اين متفاوت نگاه کردن هميشه ساده نبوده، شهرام ناظری خاطره ای درهمين باره برای ما تعريف کرد و گفت که زمانی داشت شعر "چه دانستم که اين سودا مرا زين سان کند مجنون/ دلم را سخت بشکافد دو چشمم را کند جيحون،دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند پر خون .... " از آثار مولانا را برای استاد بنان اجرا می کرده که استاد بنان به آقای ناظری ميگن، پسر جون اين چه لغاتی است ، اين لغات صدای تو را خراب می کنه.

        به گفته آقای مختاباد، شهرام ناظری به همين دليل، نقش و يژه ای در شناساندن مولانا به مردم دنيا داشت،و برای ما مثالی زد که يکی از شعرای اسپانيايی به او گفته بود که ديوان شمس و اصلا زبان فارسی را از طريق آقای ناظری شناختم.

        در داخل ايران هم آواز شهرام ناظری خيلی از جوانها را با موسيقی سنتی آشتی داد، شهرام ناظری اين لحن حماسی را باعث اين بوده که جوانها به اين نوع موسيقی علاقه نشان بدهند. از شهرام ناظری پرسيدم چطور از ميان مثنوی مولوی و ديوان شمس که همانطور که می دانيد کتابهای بسيار قطوری است ، يک شعر را برای تصنيف انتخاب می کند. برای من توضيح داد، که غالبا آثار مولانا را می خواند وگاهی چند سالی طول می کشد که اين اشعار تبديل به يک تصنيف شود.

        اما چرا ، مولانا که اينقدر در خارج از ايران مورد توجه هست، درداخل ايران زياد به او پرداخته نمی شه، خود شهرام ناظری دراين باره قبلا گفته: در حالی که مولانا شاعری فارسی زبان و گوشت و خونش با هويت ايرانی عجين است، اما در ايران برنامه*ای از سوی دولت برای سالگرد آن شاعر بنام تمهيد ديده نمی*شود، ولی در ترکيه دولت به قدری بودجه می گذارد که مردم و شهروندان برای ديدن کنسرت بليت هم نمی*خرند و به رايگان از اين برنامه های ديدن می کنند، در حالی که دولت ترکيه تمامی هزينه های اين کنسرت و نيز حق الزحمه گروه را تمام و کمال پرداخت کرده بود. علاوه بر ترکيه مراسم مختلفی در جاهای ديگر نظير، مصر وافغانستان ، امريکا و فرانسه نيز در باره هشتصدمين سالگرد مولانا انجام شده بود.

        Comment


        • #5
          شهرام ناظري، خواننده چيره دست ايراني، روز دوشنبه 15 ژانويه به "تئاتر شهر" پاريس دعوت شد. وي در سال 1951 در شهر کرمانشاه متولد شده و به اصليت کردي خود نيز بسيار پايبند است. او با خواندن اشعار جلال الدين رومي، شاعري پارسي در قرن يازدهم ميلادي، محبوبيت خاصي در ايران به دست آورده است.

          بي شک ممنوعيت موسيقي مدرن پس از انقلاب خميني در سال 1979 به اين هنرمند سنتي کلاسيک کمک شاياني کرده، ولي او خود در آن دوران محدوديت هاي بسياري را تجربه کرده است. کميته سانسور قبل از صدور مجوز آلبوم "گل صد برگ" که در ايران به يکي از پر فروش ترين کاست ها تبديل شد، فروش اين آلبوم را ممنوع اعلام کرده بود. برخي مانند داريوش طلايي، نوازنده تار و سه تار، ايران را به مقصد کشورهاي خارجي ترک کردند. برخي ديگر مانند ناظري يا پريسا، خواننده قديمي، عقايد ضد و نقيض دولتي و فتواهاي بحث انگيز بسياري را تحمل کردند.

          يک روز آموزش موسيقي را ممنوع مي کنند و روز ديگر ساختن ساز توسط مسلمانان را. درعين حال، آيت الله خميني روزنه اي را باز کرد تا به واسطه آن سرودهاي انقلابي و مذهبي رواج پيدا کنند.

          شهرام ناظري براي اولين در سال 1988 به تئاتر شهر پاريس آمد و پس از آن به فستيوال آوينيون. در سال 2004 ازسوي آريان منوشکين دعوت شد تا به نفع زلزله زدگان بم کنسرتي را اجرا کند و فرداي آن روز نيز در رويال آلبرت هال لندن به همراه همتاي خود محمدرضا شجريان به هنرنمايي پرداخت.

          او 10 سال پيش در کردستان عراق نيز آواز خوانده است، "زماني که خطر بسياري وجود داشت" و اکنون بسيار علاقه مند است تا فيلم "نيمه ماه" [نيوا مانگ] ساخته بهمن قبادي را ببيند؛ موضوع يک خواننده پير کرد به نام "مامو" که فرزندان خود را آموزش مي دهد تا کنسرتي را در خارج از مرزهاي کشور [در عراق] اجرا کنند. اين فيلم با اينکه جايزه بزرگ فستيوال سن سباستيان اسپانيا را به خود اختصاص داد [در سال 2006] در تهران توقيف شده است و اجازه پخش ندارد.

          آيا ايران شيطان بزرگ را به جدال مي طلبد؟ شهرام ناظري که فرزندش حافظ در نيويورک به تحصيل موسيقي غربي مشغول است در پاسخ مي گويد: "جهان پيچيده شده است و مردم نيز از يکديگر دور شده اند. در يکي از شعرهاي رومي، يک گياه ني به ني [آلت موسيقي] تبديل مي شود و درد و رنج زن و مردهايي را که به خاطر جدا کردن اين گياه از مزرعه شکوه مي کنند توصيف مي نمايد." شهرام ناظري برخلاف پريسا يا شجريان، در رفت و آمدهاي خود آزادي عمل دارد. او به عنوان يک مرد اصيل هيچ گاه در خارج از ايران، کشوري با اين همه دوگانگي، زندگي نکرده است.

          موسيقي علمي ايران طي مدت 30 سال به اوج خود رسيد و از محدوديت هاي موسيقي درباري که بيشتر در قالب غزليات [سعدي و حافظ] شکل مي گرفت رها شد. "اشعار آنها داراي بنمايه هاي ملايمي بود و شاهزادگان را ناراحت نمي کرد." و سپس در سال هاي 1970، خوانندگان کلاسيک ايراني به رومي و شاهنامه فردوسي روي آوردند.

          ناظري مي گويد: "من به اشعار رومي جذب شدم، زيرا کرد هستم و اين فرهنگ و همچنين اظهارات حماسي او را همواره با خود دارم. من به هيچ وجه از روبرو شدن با مشکلات واهمه اي ندارم. زماني که هنوز نوجوان بودم، پيش استادم بنان مي رفتم و براي او اشعار رومي را مي خواندم؛ اشعاري از طوفان، دريا، کشتي شکسته يا نهنگ غول پيکري که آب و خون مي نوشد. بنان بسيار متعجب به من مي گفت که در اين کلمات خشونت زيادي وجود دارد و اين مسأله زيبايي صدا را ازبين مي برد. من به مانند راننده اي عمل مي کردم که جاده خاکي را به جاده آسفالت ترجيح مي داد." سال ها بعد به او گفتم: "استاد! مي بينيد که من از آن دسته افرادي هستم که شنا در امواج متلاطم دريا را به استخر ترجيح مي دهند".

          Comment


          • #6
            برای پنجمین*بار از سال ۱۹۹۰، شهرام ناظری خواننده*ی نامدار موسیقی ایرانی، در صحنه*ی تئاتر شهر پاریس کنسرتی اجرا کرد. اینبار، پس از غیبتی چهارساله؛ اما این موجب نشد که بلیت**های کنسرت از چندماه قبل، پیش*فروش نشود و بسیاری از علاقمندان هم پشت درهای بسته بمانند.

            اینبار شهرام ناظری با کارهای تازه*اش شنوندگان را غافلگیرکرد. نوآوری در گزینش شعرها، کاربرد تنبور، دف و طبل به*شکلی حماسی با آمیزه*ای از سروده*های مولانا و فردوسی و البته پهلوی*خوانی. همه*ی اینها که نزدیک به ۲ساعت طول کشید، شنوندگان در تئاتر شهر را که ۸۰ درصد آنها را فرانسویان تشکیل می*دادند در شور و جذبه فرو برد. در این شب بیادماندنی، موسیقی ایرانی که حماسی بود و نه تغزلی، علیرضا فیض باشی*پور با تنبور، حسین رضایی با دف و دهل و خود شهرام ناظری با سه*تار هنرنمایی کردند.
            اجرای روان و پرشور مردی که به اصلیت کردی خود بسیار پایبند است و در کنسرت تازه اش بخشی را به پهلوی*خوانی کردی اختصاص داد، راه تازه*ای را در موسیقی ایران گشود. شهرام ناظری می*گوید: "من به رومی و شاهنامه*ی فردوسی روی آوردم، زیرا حس کردم این فرهنگ و گفته*های حماسی او را همواره با خود دارم." در گفت*وگویی با شهرام ناظری از او پرسیدم، چرا چهارسال از تئاتر شهر پاریس، جایی که آوازهایش طرفداران بسیار دارد، دور بوده است:
            "بخاطر اینکه از ابتدای کار، بیشتر به دعوت تئاتر شهر پاریس و تئاتردولاویل* به پاریس آمده*ام و یک عده شنوندگان خوب فرانسوی و هموطنان خودمان را داریم. در نتیجه همیشه فکر کردم که دیگر این کلاس را نباید خراب بکنم و جای دیگری بروم کنسرت بدهم. البته دست من نیست. من باید منتظر شوم تا مرا دعوت کنند، چون یکطرف دولت فرانسه است و یک طرف هم تئاترشهر. تئاتر شهر هم تئاتری*ست که اصولی برای خودش و دعوت کردن از هنرمندان دارد. این است که خب، من هم همیشه منتظر می*شوم که اینها مرا دعوت بکنند. ما نمی*توانیم خودمان، خودمان را دعوت کنیم و این دلیلی بود که این دفعه قدری دیرتر از همیشه کنسرت انجام شد. من از سال ۱۹۸۸ در اینجا هر دو سال یکبار،* هر سه*سال یکبار یا هر سال، با گروه*های گوناگون کنسرت داشتم. ولی خب، خیلی خوشبختم که باز مرا دعوت کردند.
            برنامه*ی اینبارتان بیشتر روی چه تمی است؟
            چون بطور کلی سال رومی هست و از آنجا که تخصص خود من، همانطور که همه می*دانند، از ۳۵ سال پیش در این زمینه است؛ طبیعتاً یک بخش برای رومی است و یک بخش هم ما داریم که در واقع موسیقی مقامی است؛ موسیقی شاهنامه*ی کردی*ست که در حقیقت یک نوع موسیقی*ست که با مقامهای تنبور آمیخته* و از یک جنبه*ی اساطیری و حماسی برخوردار است که درحقیقت تم خود شاهنامه*ی فردوسی هست.
            احساس شما از استقبال فرانسوی*ها از موسیقی سنتی ایران که اکنون بسیار رواج پیدا کرده و علاقمند پیدا کرده چیست؟
            با کارهایمان چند نوع ایده و هدف داریم. به*ویژه که اکنون هم قدری کشورهای جهان به هم وصل شده*اند. در حقیقت یکی از هدف*های مستمر من در این سالیانی که گذشت معرفی فرهنگ ایران به جهانیان بوده است. حدود ۲۰ سالی ست که در اکثر فستیوالهای بزرگ جهانی شرکت و سعی کرده*ام این کار را تا آنجایی که از دستم برمی*آید و توانایی هنری*اش را دارم انجام بدهم. مهمترین پروژه*ای هم که داشتم معرفی موسیقی ایران بوده است در قالب آن بخش حماسی*ـ عرفانی*اش که مربوط می*شود به مولوی، به موسیقی اصیل خودمان و به ترکیب لحن*های حماسی و لحن*های شاهنامه*ای که یکمقدار خودم راجع به این لحن*ها و طرز با آنها کار کرده*ام؛ همچنین معرفی موسیقی قوم کرد که مربوط به ژن و پیشینه*ی خود من است. در نتیجه برای این دو مورد همیشه ظرف این سالیان کار کرده*ام و این یکی از مسایلی*ست که خیلی باعث خوشحالی خود من است که می*بینم فرانسوی*ها اینطور علاقمند هستند به کار ما. وقتی در تئاتر شهر پاریس کنسرت داریم، می*بینم که شاید ۸۰ درصد شنوندگان فرانسوی هستند و این خودش نشانه*ی خوبی*ست. یعنی اینکه واقعاً در خارج از ایران، خارج از زبان ما و هموطنان ما، واقعا دیگران هم به فرهنگ ما علاقمند هستند.

            Comment


            • #7
              شهرام ناظري و اجراي موسيقي در والت*ديسني

              شهرام ناظري " هنرمند مطرح ايراني به مناسبت سال " مولانا" در "والت ديسني" آمريكا به اجراي برنامه مي*پردازد.

              به گزارش ايرنا، ناظري به همراه "حافظ ناظري" و اركستري متشكل از نوازندگان چند كشور مختلف اواخر مردادماه در والت ديسني به اجراي برنامه مي*پردازد.

              شهرام ناظري در اين برنامه اشعار مولانا را مي*خواند.

              شهرام و حافظ ناظري سال گذشته نيز به مناسبت بزرگداشت مولانا در آمريكا، كنسرتي برگزار كردند.

              اين برنامه در سالن آسيا سوسيتي نيويورك برپا شد.

              ناظري پيشتر گفته بود : برنامه "رومي" را براي معرفي فرهنگ ايراني توسط چند نوازنده مطرح خارجي در نيويورك اجرا خواهد كرد.

              برهمين اساس در كنسرت اخيرش، نوازندگاني مطرح از اركسترهاي مهم دنيا و از كشورهاي آمريكا و هند و جزيره تايوان حضور خواهند داشت.

              ناظري دو سال پيش نيز به همراه همين گروه در سالن اسكار به اجراي برنامه پرداخت كه با استقبال گسترده*اي از سوي مخاطبان و رسانه*ها روبه روشد.

              Comment


              • #8
                مصاحبه ايي با شهرام ناظري و پسرشان حافظ

                اركستر فيلارمونيك لس آنجلس ميزبان صداي شهرام ناظري و پنجه هاي حافظ ناظري خواهد بود. اين كنسرت به دنباله سري كنسرتهاي ناظري در معرفي راه مولانا به جهانيان است.
                براي بسياري روشن است كه سه دهه تلاشهاي شهرام ناظري در راه معرفي نگاه و جهان بيني مولانا در موسيقي اصيل ايراني بود كه باعث شد تب مولانا جهانگير شود.

                به خوبي به ياد دارم كه بيست سال پيش در لندن كنسرتهاي اصيل ايراني و مقاله هائي كه درباره آنها در جرايد انگليسي نوشته ميشد توجه نسل خاصي از بريتانيائي ها رو به مولانا جلب كرد.

                و اكنون توجه جرايد لس آنجلس به سوي كنسرت جمعه شب ناظري ها خواهد.

                آواز و موسيقي اي بسيار متقاوت كه نتيجه سالها سركشي از تكرار است.

                در گفتگوئي كه با شهرام ناظري و فرزندشان حافظ كه اكنون در لس آنجلس به سر ميبرند داشتم، از حس متفاوت اين اثر باخبر شدم.

                شهرام ناظري از اتفاقات يكسال گذشته در زمينه راه هنريش خرسند بود و در گفتگوي تلفني اي كه داشتيم چنين گفت:

                شهرام ناظري: اين نشان را در سال ۲۰۰۶ به من دادند. "نشان شواليه" كه بزرگترين نشان فرهنگي فرانسه است و به هنرمنداني مي دهند كه جهش و حركت تازه اي را به وجود آورده اند. علت اعطاي اين نشان هم سي سال معرفي مولانا ( رومي ) به غرب و تاثير موسيقي من بر روي طيف گسترده اي از آنان ذكر شده بود.

                آقاي ناظري، من در زمان نوجواني مولانا را از زبان شما شنيدم. فكر مي كنيد نتيجه كار شما در فرهنگ ايراني چه بوده؟

                به طور كلي ريشه رفتن به دنبال مولانا اين بود كه دنبال يك سري لحن هاي گمشده حماسي آواز بودم. وقتي كه يك سرنخ به دست آوردم متوجه شدم فردوسي و مولانا، بيشتر آن حس را جواب مي دهند كه در نهايت شد اين. كاري بود كه به دنبالش رفتم و تحقيق كردم. اين علت باعث شد كه من به مولانا روي بياورم. البته زماني كه من شروع به خواندن اشعار مولانا كردم اساتيدم مخالفت مي كردند اما آرام آرام اين نوع اشعار هم جا افتاد. زماني كه جوان بودم يكي از اشعار مولانا را براي استاد بنان خواندم و ايشان با تعجب گفت: "اينها چيه؟ اين كلمات قلنبه سلنبه صداي آدم رو خراب مي كنه. پسر جان شما دنبال غزل هاي ظريف بگرديد." اما گفتم اين كلمات اسطوره اي هستند و من جوان رو ميتواند ارضا كند. البته خيلي از خواننده ها هم با اين كار و طرز تفكرم مخالفت مي كردند. اما بعد از مدتي ديگران هم شروع كردند به خواندن اشعار مولانا.

                الان بعد از سي سال آيا از نتيجه كار راضي هستيد؟

                بله. نتيجه اش اين است كه خيلي از خواننده ها اشعار مولانا را مي خوانند. حتي خواننده هاي خارجي مانند مادونا!

                ما يك دوره اي در ايران داشتيم كه همه "رومي زده" شده بودند. دوره اي كه شعر مولانا را بر روي آهنگ قاجار مي گذاشتند و مي گفتند عرفاني شده. نظر شما چيه؟

                اصولاً وقتي كسي يك پديده هنري به وجود مي آورد و پايه گذاري مي كند، وقتي اين راه يك مقدار مورد استقبال و علاقه اجتماع قرار مي گيرد، طبيعتاً يك سري كه "دلال صفت" يا مقلد هستند، براي اينكه از غافله عقب نمانند بدون اينكه جوهره و هدف دروني اين كار را درك كنند، آن را انجام مي دهند. شايد اين كار در كوتاه مدت جواب بدهند اما اجتماع در طولاني مدت آن را قبول نمي كند.

                فكر مي كنيد اشعار مولانا تاثيري هم در نوع موسيقي ما گذاشته؟

                زماني كه بخواهيد شعر مولانا بخوانيد، بايد با فرهنگ مولانا آشنا باشيد. فرهنگي حماسي كه پر از فراز و نشيب است. بنابراين هر سازي در موسيقي استفاده بشود بايد روح ديگري در آن دميده بشه. روحي كه مطابق باشد با آن فرهنگ حماسي.




                فكر مي كنيد چرا بعد از صدها سال خاموشي درباره مولانا،اخيراً درباره اش زياد صحبت ميشه؟

                به دلايل تاريخي كلاً در موسيقي ما مولانا و فردوسي كنار گذاشته شده بودند. فلسفه و تفكر بسيار عميقي كه پشت سر مولانا است در غرب آرام آرام دوانده شد. در زندگي ماشيني امروز هم حس و نيازي به يك آرامش و پيوند با آفرينش احساس شده و همين علت نياز، باعث شد مردم به سمت مسائل دروني و معنوي بروند و خود به خود در اين حالت به سلطان عشق كه مولانا است برسند. به همين خاطر هم كتاب هاي مولانا امروزه از پر تيراژترين كتاب هاي دنيا شده.

                حافظ ناظري از كودكي با موسيقي و شعر ناب آشنا شده . نگاه متفاوت اون نسبت به موسيقي اصيل ايراني را مي توان در اجراي ساده و لطيف سه تاري كه در سن ۱۹ سالگي ضبط كرده ، شنيد. او اكنون با آشنائي كاملي كه به خصلت سازهاي كلاسيك غرب و سازهاي اصيل ايراني دارد حس متفاوتي را به موسيقي تلفيقي ارمغان آورده است.

                در كارهاي مشتركي كه با پدر خود ضبط كرده به نيت اصلي شهرام ناظري كه بازسازي لحنهاي كهن ايراني است، دست يافته است. حافظ در حال تمرين با نوازندگان بود كه از او خواستم برايمان از ساخته هايش كه در اين كنسرت اجرا خواهد شد بگويد:

                حافظ: اين كنسرت ادامه هدف من براي شناساندن موسيقي ايران به جهان است. به همين خاطر سعي كردم كه نقاط مشترك موسيقي ايران و شرق را با موسيقي كلاسيك غربي آميخته بكنم و در اجراها به كار ببرم.

                حافظ، چطور افكار مولانا را در ساخته اي كه داري نشون دادي؟

                من سعي مي كنم به مفهوم اشعار توجه بكنم و طبق آنها سعي كنم يك فضاي سورئاليستي و تجسمي خلق كنم. اين موسيقي سعي مي كند به شكل يك تئاتر به صورت زنده دربيايد. حتي كساني كه زبان فارسي را متوجه نمي شوند به دليل همين برخورد خيلي از قسمت هاي موسيقي را درك مي كردند. البته اين روزها اشعار مولانا خيلي باب شده و خيلي ها اشعارش را مي خوانند، اما مهم اين است كه شما بتوانيد حق مطلب را ادا بكنيد.

                مثل اينكه قراره با آقاي شهرام ناظري هم چند آهنگ دو صدايي اجرا بكنيد؟

                بله. مردم "شهرام ناظري" دوم نمي خواهند، براي همين من با نوع و طرز تفكر خودم موسيقي را اجرا مي كنم و هميشه ما به عنوان دو خواننده متفاوت خواهيم بود. اين روشي بوده كه در خانواده ما اجرا شده.

                آيا اين كنسرت قراره ضبط و پخش بشه؟

                متاسفانه به علت عدم حمايت مالي، حتي از ايران موفق به ضبط اين كنسرت نخواهيم شد.

                Comment


                • #9
                  The words "Rumi" and "Disney" may not seem to belong in the same sentence -- or even the same location. But they'll be together Friday night, when Iranian composer Hafez Nazeri presents the world premiere of his Rumi Symphony Project at Disney Hall, celebrating the 800th birthday of the Persian poet and mystic.

                  Nazeri is the son of vocalist Shahram Nazeri, an icon of Persian music -- described as the "Persian Nightingale" and "Iran's Pavarotti." The elder Nazeri will be featured in the Rumi Project.

                  "My father was the first Iranian singer to set Rumi's poetry to music, 35 years ago," Nazeri says. "And I grew up studying, learning so many things about Rumi's life.

                  "We consider Rumi not just a poet, but a philosopher. And what we wanted to do, especially since he has become so popular in the West, is show his reality in our music. You know, in one of his poems, Rumi says, 'I'm not a poet. Poems are just an excuse for me to say what I want to say. Go beyond my poetry.' "

                  Nazeri's composition for a seven-piece ensemble combines Western instrumentation (violas and cellos) with Iranian setar daf and Indian percussion.

                  "We've tried to portray Rumi's philosophy of life, the message of love, the message of peace," Nazeri says. "And that's my challenge, especially when the media is full of war and fighting. Here I am, a 28-year-old Iranian guy, coming to Disney Hall with a music that tries to bridge West and East, that tries to be the sound of the billions of people who are calling for peace, not war. I like to think that's something Rumi would have understood."

                  Comment


                  • #10
                    شهرام ناظري تا ساعتي ديگر راهي فرانسه مي*شود تا بالاترين نشان فرهنگي دولت فرانسه بر سينه*اش جاي گيرد.

                    به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نشان شواليه را دولت فرانسه به*خاطر يك عمر فعاليت هنرمندانه*ي اين آوازخوان سنتي ايراني به وي اعطا مي*كند.

                    ناظري به*همراه داريوش طلايي - نوازه*ي تار - و نويد خاورزميني - نوازنده سازهاي كوبه*يي و پركاشن - صبح روز شنبه 29 سپتامبر تك*اجراي بداهه*شان را در تئاتر شهر پاريس عرضه مي*كنند.

                    وي در آستانه*ي سفرش به فرانسه به خبرنگار ايسنا گفت، درباره*ي چگونگي اجرا چيزي نمي*داند، چراكه مي*خواهد با حس و حال همان لحظه در آن مكان به اجرا بپردازد.

                    ناظري كه به او لقب پاواروتي ايران را داده*اند، عنوان كرد كه به وي اطلاع داده*اند كه شامگاه روز شنبه با حضور مشاور اول رييس*جمهور فرانسه و رسانه*هاي مختلف، نشان يادشده به او اعطا خواهد شد.

                    او درباره*ي اظهار نظرهاي اخير ساركوزي و واكنش*هاي داخلي و خارجي به سخنان نخست وزير فرانسه درباره*ي ايران و از سوي ديگر نوع توجه اين كشور اروپايي به هنر ايران در زمينه*ي سينما، موسيقي، نمايش و هنرهاي تجسمي عنوان كرد، جريان هنري و فرهنگي بيشتر ضامن صلح جهان بوده و در دست*يابي به اين روند تاثيرگذار است. همان*گونه كه شاهديم اتفاقا طيف فرهنگي دايما دارد كار خود را به*رغم دعواها انجام داده و پيش*مي*برد.

                    ناظري چنين نتيجه*گيري كرد كه به*طور كلي ذكاوت پنهاني جهاني به اين نكته دست يافته است كه هنر را همچون ديدگاهي كه نسبت به صلح وجود دارد، آزاد بگذارد. طيف فرهنگي و هنري اگر بتوانند نقش مثبتي در صلح جهاني به*وجود آورد در روابط كشورها هم تاثير گذاشته و آن*ها را بيشتر و گسترده*تر مي*كند.

                    اعطاي نشان شواليه از سوي دولت فرانسه يك *سال پيش به*تصويب رسيد و به*خاطر نقش سالياني كه شهرام ناظري در فستيوال*هاي خارجي براي آشنا كردن طيف اروپايي با موسيقي شرق و نيز ايجاد تحول در اين رشته به*وجود آورده به او داده مي*شود.

                    از حدود سه دهه*ي قبل شعر مولوي را در كارهايش اجرا كرد؛ براي نمونه سال 86 سال مولانا معرفي شد. اما 25 سال پيش روي نوار "گل صد برگ" نوشته شد: تقديم به هشتصدمين سال تولد مولانا. "يادگار دوست" هم چنين است؛ 10 سال پيش روي كاست "سفر به ديگر سو" نوشته شد: يادواره*ي شمس.

                    بنابراين پيش از آن كه سال مولانا به*صورت نمادين از سوي دنيا دنبال شود، او به*عنوان پيشرو در اين جهت گام برداشت و اين برايش امتيازي محسوب مي*شود.

                    او كه طي دو سال گذشته به*دعوت انستيتو موسيقي - نيويورك و آسيا سوسايتي - نيويورك، سالن اسكار - كداك تياتر -، سالن فيلارمونيك، ديزني هال كنسرت، فستيوال*هاي رم، فلورانس، ونيز، مادريد، بارسلون، ژاپن، برزيل، مراكش، وزارت فرهنگ و هنر تركيه و ... برنامه*هايي را اجرا كرده و قرار است 15 اكتبر - اول آبان*ماه سال جاري - براي بزرگداشتي ديگر از مولانا، در فستيوال باربيكين انگلستان بخواند.

                    در فستيوال باربيكين، محسن نفر - نوازنده*ي تار، سينا جهان*آبادي - كمانچه و آلتو كمانچه -، حسين رضايي*نيا - دف -، سهيل اميني - بربط - و نويد افقح - تنبك - مي*نوازند.

                    "دان هكمن" - منتقد موسيقي - كه مي*گويند فرد بداخلاقي است و براي نشريه*ي لس*انجلس تايمز كار مي*كند، شهرام ناظري را وراي پاواروتي خواند كه كارش تعريف علمي دارد و در چارچوب علم موسيقي مي*گنجد و فضاي جادويي به*وجود مي*آورد. بم*هاي تاثيرگذاري دارد كه گويي ناگهان دريايي از صدا را بر سر شنونده مي*ريزد.

                    شهرام ناظري دراين باره گفت، دوستان "دان هكمن" مي*گفتند گويا او عاشق شده است كه اين چنين سخن مي*گويد.

                    ناظري كه "بلبل پارسي زبان" لقب گرفته است، عنوان كرد، خودم را كوچك*تر از اين مي*دانم كه با بزرگ*ترين خواننده*ي اپراي جهان -پاواروتي - مقايسه شوم. آن*ها با اين اطلاق به*طور قطع هدفشان مقايسه*ي دو فرد نبوده بلكه مي*خواستند دو فرهنگ شرق و غرب را با هم مقايسه كنند. پاواروتي عظمت موسيقايي غرب را نشان مي*دهد. و گويا اين فضاي پيچيده عميق و رازآميزي در موسيقي در شرق است كه وراي عظمت*ها حركت مي*كند. بنابراين "وراي پاواروتي" يعني نگاه آن*ها به شرق كه اين*گونه توصيف شده است.

                    Comment


                    • #11

                      Comment


                      • #12
                        نشان فرهنگ و ادب فرانسه روزشنبه طي مراسم ويژه اي در تئاتر شهر پاريس، به شهرام ناظري هنرمند سرشناس ايراني اهدا شد.

                        در مراسم مزبورکه در سالن سارابرنارد تئاتر شهر برگزار شد، ژراد ويوله، رئيس اين تئاتر، ضمن سخناني با يادآوري روابط ويژه فرهنگي ايران و فرانسه و تقديراز شهرام ناظري از جمله گفت: صداي شهرام ناظري، صدايي فوق العاده است که انسان را دگرگون مي کند. او هنرمند بزرگي است که هربار آواز مي خواند، لذتي عميق به شنونده دست مي دهد. ناظري يک هنرمند جهاني است.

                        در ادامه اين برنامه خانم ترانووا، مشاور فرهنگي رئيس جمهور سابق فرانسه، نشان رسمي هنر و ادب را به شهرام ناظري اهدا کرد. وي درمورد اهداي اين نشان مي گويد: اين جايزه نشان احترام فرانسه به هنرمنداني مانند شهرام ناظري است.

                        شهرام ناظري که اولين هنرمند عرصه موسيقي ايراني است که به دريافت اين نشان نائل مي شود،از 30 سال پيش مولانا خواني را آغاز کرد. در آن زمان که بيشتر سعدي خواني متداول بود، اين حرکت نوين،تحولي در آواز خواني ايران به وجود آورد.

                        ناظري در مراسم دريافت اين نشان کت و شلواري بر تن داشت که آن را بيژن، طراح مشهور ايراني براي استفاده در اين مراسم براي وي آماده و به وي اهدا کرده بود.

                        پيش از اجراي اين مراسم، شهرام ناظري به همراه هنرمنداني چون داريوش طلايي،نوازنده تار و پدرام خاورزميني، نوازنده تنبک،کنسرتي در سالن اصلي اين تئاتر به صورت بداهه اجرا کرد که مورد استقبال فراوان حاضران قرار گرفت.

                        نشان فرهنگ و ادب، که به گفته خانم ترونوا، از نشان شواليه نيز با ارزش تر است، به*خاطر يک عمر فعاليت هنرمندانه* اين آوازخوان ايراني به وي اعطا شد.اعطاي اين نشان، سال گذشته و در دوران رياست جمهوري ژاک شيراک به تصويب دولت فرانسه رسيد. به همين دليل مشاور فرهنگي رئيس جمهور سابق براي اعطاي نشان مزبور در جلسه حاضر شد.

                        شهرام ناظري ۲۵ سال پيش نوار "گل صد برگ" خود را به هشتصدمين سال تولد مولانا اختصاص داد و ده سال قبل نيز اين جمله روي مجموعه "يادگار دوست" او درج شد: يادواره* شمس.

                        Comment


                        • #13
                          Musician and guest conductor of the Tehran Symphony Orchestra Majid Entezami has criticized Iranian officials' apathetic reception of Shahram Nazeri's great honor of being presented the Chevalier medal, one of France's most prestigious awards.



                          Shahram Nazeri was presented with the Chevalier de des Arts et Lettres medal, a most coveted trophy in the world of art and culture, by the French government during a ceremony in Paris on September 29.



                          It was given to him in recognition of the meticulous attention he has paid to the musical interpretation and vocalization of the transcendent lyrics of the Iranian poet and mystic Molana Jalal ad-Din Rumi.



                          'The acquisition of the Chevalier medal by an Iranian singer was not an event of small significance. It was appropriate that officials share their fellow countryman's honor, at least, through sending messages of congratulations,' Entezami told the Mehr news Agency on Monday.



                          'Unfortunately, we witnessed a niggardly reaction on the part of our officials who refused even to send a short congratulatory message,' he sighed.

                          The New York Times has dubbed Nazeri, the 'Persian Nightingale' and he has been named 'Iran's Pavarotti' by the Christian Science Monitor.



                          'I was very surprised at the officials' indifference, especially as I have seen their approbation and congratulatory messages for sportsmen who score goals or receive titles,' Entezami said.



                          'However, I was very glad to notice that the attainment received some brief coverage in newspapers. He has obtained the award after years of endeavor to fuse the poetry of Rumi with Iranian vocal music,' he noted.



                          Analysts believe that Iran's official coldness regarding Nazeri's triumph is linked to recent anti-Iranian remarks made by French President Nicolas Sarkozy and his Foreign Minister Bernard Kouchner.



                          Moreover, it is conjectured that Nazeri's comments before leaving Tehran for Paris to receive the award may have enraged Iranian officials.



                          In an interview, Nazeri made a distinction between political and cultural relations saying, 'Cultural movements take their own course regardless of political disputes.'

                          Comment


                          • #14
                            The Passion of Rumi: Vocals: Shahram Nazeri. Composed: Hafez Nazeri. Barbat: Mohammad Firouzi. Kamancheh Alto: Shervin Mohajer. Daf: Siavash Nazeri. Tombak and Damam: Pejham Akhavas. Setar: Hafez Nazeri. Produced by QuarterTone productions, 2007. Kereshmeh Records

                            There is such relief in reviewing a piece of music by Hafez and Shahram Nazeri, mostly because nobody who likes Shahram Nazeri will abstain from buying his latest work, even if I give it a bad review! My review is not a technical one, as I am barely qualified to be a good connoisseur of good Iranian music. I am a listener. The one for whom music is written (sometimes) and produced (always). As listeners, some music we hear with our ears, and some music we hear with our hearts. This man’s voice, and his young musician son’s composition, is something I listened to with my heart.[Listen to samples]

                            Before I jump in and tell you all about what my heart heard, I should like to say a few words about Shahram Nazeri’s career-long effort to deliver the traditional Iranian music somewhat differently from other masters. Nazeri believes that a composition’s vocals can serve as another instrument played in the creation. The nuances (tahrir) used in a singer’s voice, without singing actual words, therefore, can become another piece of the orchestra, more profoundly than is normally delivered by other vocalists.

                            Almost all his musical creations of recent years have shown his experimentation with and mastery of this concept. Many traditionalists disagree and frown upon this innovation. Use of intense emotions in delivery of the high notes of his works, criticized by some, however, delivers Shahram Nazeri’s brand of sweet and exciting Persian music, setting him in a class entirely his own. This album shows Shahram Nazeri in continuation of that concept.

                            Hafez Nazeri, Mr. Nazeri’s son, an emerging musical talent in his own right, has composed this piece with heart and soul, aware of and grounded in traditional Iranian music, with a playful look into the realm of fusion music, using new orchestration and form. Naturally, his collaboration with his father as the album vocalist is an important asset to the composition.

                            But we mustn’t underestimate the depth and beauty the other musicians bring to the work. Shervin Mohajer’s Kamancheh Alto is played so sweetly and masterfully. Mr. Mohajer who studied the Kamancheh with Ardeshir Kamkar is one of the most promising young Kamancheh players in Iran today. Mohammad Firouzi contributes a truly charming and soulful Barbat to the work, also displaying mastery of his instrument. The percussionists, Pejham Akhavas on Tombak and Damam and Siavash nazeri on Daf also bring excellent tempo, flavor, and excitement to the collection.

                            The music starts slow and sweet (Mystic), with Shervin Mohajer’s Kamancheh Alto and Mohammad Firouzi’s Barbat, soon joined by Shahram Nazeri’s soulful voice, starting low and slow, and building up through the rest of the collection, delivering Molana’s beautiful poems with passion and at times gusto (Enchanted I).

                            Hafez Nazeri is an excellent setar player in his own right. In the piece, Journey to Eternity, he delights and surprises his audience with an innovative approach to Radif-e Nava, occasionally startling us with the combination of melodies which venture into western, but which ultimately returns to their Iranian root.

                            At the risk of sounding like a romantic fool, I would like to say that listening to this music from beginning to end (over and over again!), my heart heard a longing in the beginning of the collection, turning into a meeting, an introduction, a familiarization, a proclamation, leading to the passion at the end of the album, reaching the crescendo and climax of the music and ending there.

                            Hafez Nazeri delivers each of the nine pieces seamlessly, handing us over to the next part, and preparing us at each stage for that exciting finale. I loved listening to Passion of Rumi. This is a romantic piece of music in my opinion.[

                            Comment


                            • #15
                              mamnoon dost aziz

                              Comment

                              Working...
                              X